با مامانم کلی دعوا کردیم میگه خاله ها هرچی میگن تو بگو چشم
این میگه استغفرالله خاله ها خدان هرچی اونا میگن هر حرفی میزنن درست میگن هرکاری میگن باید من و تو انجام بدیم ...هیچ وقت پشتم نیست اگه خاله ها ردیف بشن ب من حرف بگین این پشت سرش شروع میکنه همراهی کردن بااونا دیگه داغونم کرده میدونید از چی میسوزم؟اینکه اونا از صدتا آدم پرقدرت پشت بچه هاشونو جلو جمع میگیرن بعد تو خونه دعواشون میکنن این زن احمق هم به حرف اونا بها میده و اونجا دعوا راه میندازه هم تو خونه ی ذره حامی نیست همین کارارو کرده بابا بیچاره م ازش دوری میکنه همش خورد کرد منو بابامو
دارم دیوونه میشم از دستش
اون دفعه باهمین خاله عوضیم ی دعوا سنگین کردم گفتم پاتو از زندگی من بکش بیرون انقد نظر نده برا من میگه من دوستتم خوبتو میخام یکی نیست بگه تو اگه دوستی چرا جلو جمع نصیحت میکنی کثافت تو اگه دوستی چرا وقتی بهت اعتماد میکنیم از اسرارمون سواستفاده میکنی و بعد تو سرمون میزنی واگذراش ب خدا