اگر در دیده ی مجنون نشینی، به غیر از خوبی لیلی نبینی
چقدر تلخه که بعد ۲۰ سال زندگی مشترک، عاشق همسرتون نیستید، زندگی بی عشق سخته
مشکل شما قد نیست، مشکل شما عشقه، فقدان عشق باعث میشه بگردی دنبال عیب در طرف مقابل، عشق که بیاد فقط خوبی میبینی و خوبی
توصیه ام به همه ی مجردا اینه که قبل از ظاهر و اخلاق و ایمان و خانواده و شغل و... که همه اش هم بسیار حائز اهمیته، ببینن آیا آدمی که مقابلشون ایستاده پتانسیل اینو داره که عاشقش بشن؟
دوست عزیز شما هم جای قیاس قد شوهرت با دیگران، ببین کی تو این سال ها شریک غم و شادیت بوده؟ کنار کی قد کشیدی و بزرگ شدی؟ به هفتاد سالگی و هشتاد سالگی فکر کن که همه مون قراره قوز کنیم و کمرامون خم بشه حتی اگه قدمون دومتر باشه! اگر همسرت همراه و شریک خوبی برات بوده در این سال ها، سعی کن عاشقش باشی، سعی کن بی قید و شرط دوستش داشته باشی و همینطوری که هست بپذیریش، سعی کن روحشو ببینی، جسم آدمیزاد هرچقدرم زیبا یک روزی افت میکنه و از بین میره و نهایتا هم روزی خوراک مور و موریانه میشه
وقتی چیزی رو نمیتونید تغییر بدید، بهترین راهی که وجود داره، پذیرشه