امشب ساعت ۹ یا ۹ و نیم نامزدم از مشهد داره میاد . رفته بود زیارت . بهم گفت میشه بیایی خونمون میخوام وقتی میام تو رو تو خونمون ببینم مامانم نمیزارع میگه لازم نیست بری من چیکار کنم برم یا نرم؟
با این اوصاف وارد زندگی مشترک نشو، شکست میخوری، الانم پاشو برو تا متوجه بشه نباید توب این مسائل وارد بشه، شما باید مستقل بشین بعد ازدواج کنید، الانم پاشو برو چون نیاز به اجازه نداری، مگر اینکه زیر ۱۸ سال باشی.
دوست عزیز، به اندازه آدمای دنیا نگرش متفاوت وجود داره، اگر مخالفی نظرتو برای خودت نگه دار، ریپلای نزن، ممنون که احترام میذاری و درک میکنی.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
برای مادرم ک بهترینم بود جایی خوانده بودم که درد آدم را بزرگ میکند و روح را صیقل میدهد.و تجربه را زیاد میکند. هیچجا ننوشته اند که درد با یک زن، با یک مادر چه میکند . مادران درد کشیده یا زود میمیرند، یا برای همیشه میروند، یا میمانند با چشمانی که رنگِ بیتفاوتی گرفته استو دستانی که زیر ناخنهایش جز دردچیزی نمیروید، . مادرانی بی هیچ آرزویی، با دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک . هیچکس از مادرانی که به بهشت نمیروند چیزی ننوشته است.