اوووو تو ک خوبی من و مادر شوهرم و خواهر شوهر مجردم رفتیم عروسی
تو اون جشن چون غریبه بودن نمیشناختن من متاهلم چهار خانواده منو از مادر شوهرم خاستگاری کردن 😊
بعد مادر شوهرمم میگفت اینکه عروسمه ولی دخترمم مجرده اگه تمایل دارید در خدمتیم
منم خر کیییف
خواهر شوهرم اینقدر بهش فشار اومد گفت کمتر ب خودت باد کن تا نترکیدی😂😂
منم گذاشتم ب حال خودش تا بمیره از حسادت هیچی جوابش ندادم
شبش بدو بدو رفت گذاشت کف دست شوهرم وقتی زنت عین دخترای مجرد لباس میپوشه یه رنگ مو نمیذاره ابروهاشم پهن بر میداره بایدم چهار تا چهار تا خاستگار براش بیاد
شوهرمم گفت خو تو هم رنگ نذار عین پیر زنا شدی ولی واقعا اونم حرصش گرفت تا یه مدت تنهایی عروسیا رو میرفت منو نمیبرد😐😕