من انقدر فک کردم دارم دیوونه میشم چون ب خودم نباید فک کنم ب این ک
1 ننه بابام بخاطر رشته درست حسابی من بمونن تو زندگی
2 حرف فامیل
3 زبون مامانم دراز باشه برای خواهر شوهر و جاری ک بچه های خودشون هیچی نیستن تو هیچی موفق نیستن نه ازدواج نه تحصیل همه دو سه بختن
۴ بابام وضع مالیش خوبه اما پولاشو از ما پنهون میکنه پس من باید ی رشته گرون برم ک نتونه پولارو حیف و ميل کنه یا ب رفقاش بده یا ب ننش
ببین پشت کنکور موندن این دردسرام داره دیگه ولی دیگه بسه به نظرم چون هرچی جلوتر بری بالاخره رِنج رتبت توی یه محدوده ی خاصی میشه و مثلا الان بشه ۵سال خیلی فشارش روت بیشتر میشه که همین رشته رو بری تا الان
هرچی زودتر جمعش کن بره اونم حق داره حرص بخوره ولی بگو مادر من من دیگه نمیکشم بیشتر از این هرچی بمونم وقتمو تلف کردم فقط راجعبه این رشتم تحقیق کردم خوب پذیرش میکنن خیالت راحت و فلان
یه دو دقیقه تصمیم نگیر
بزار زنگ بزنم خالم
اون آزمایشگاه خونده
از بابامم سوال کردم برات
وایس جمع بندی کنم بهت میگم سریع
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز