خودم اگه بزگرله زمان بع عقب وقتمو بیشتر صرف بچه میگردم و باهاش بازی میکردم نوزادیشو میگم بدون حرص و جوش و فکر به حرق و کنایه اطرافیان مخصوصا مادرشوهر و...
و اینکه سرش داد نمیزدم
الان بچه هام ۵ و اون یکی یه ماه دیگه میشه ۴سالش اما به خداوندی خدا قسم ناراحتی اعصاب گرفته بودم گناه ندارم بخدا دوتاشون شیر به شیر بودن اصلا خواب نداشتم خدایا منو ببخش