چطور طعنه هاشو نو تحمل میکنید ب منم راه حل بدید دارم عقده میکنم
جوابشونو بده ک نمونه بدلت
فکرشم سخته چه برسه به تحملانشالله زودتر نجات پیدا کنی
نمیتونم مثل اونا بد باشم
والله من بودم میگفتم اگه عرضه داشتین پول رهن میدادین که ما جدا ازتون زندگی کنیم والله اینم از پسره دسته گلتون که عرضه پول یکرهن نداره بعد چطور یه زندگی میخاستم راه ببره والله عوضی که شما عروسها زبون دار بشید اونا زبون دارن خیلی ناراحتن زحمت میکشیدی به پسرشون کمک میکردن خونه جدا بگیره
من چند سال بودم گاهی گریه میکردم یواشکی البته همیشه اذیتم نکردن گاهی وقتها بود اختلاف نظر خیلی بود با مدیریت میشد جلوی پیشرفت بعضی چیزارو گرفت
از اول کمک درست و حسابی ب پسرشون نکردن من با دست خالیش ساختم حتی ازدواج ک کردیم خونه هم براش رهن نکردن ما تو خونه بابام بودیم میساختم ب نداریش تا اینکه خدا کمکون کرد وضع مالیمون توپ شد ولی شوهرم ک اخراج شد دباره ب صفر رسیدیم مجبور شدیم بیاییم خونه پدر شوهرم حالا اونا میگن تقصیر تویه مدام سرکوفت نداری و بدهکاری بهمون میزنن شوهرمم میگه دیگه من جدا نمیشم از اینا من چکار کنم
مدام تو گوشش میخوندن ک فلا کن طلای زنتو بفروش ماشینتو بفروش زمینتو بفروش شوهرمم شد ملکه ذهنش همشو فروخت حالاهم وسایل خونه مونده ک هی میگن بفروش بفروش قرضاتو بده آبرو شوهرمم بردن همه جا
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
47 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
