شما زمان مجردی و یا عقد که خونه پدرتون بودید
درچه حد تو کارای خونه به مادرتون کمک میکردین
مثلا غذا درست کردن گردگیری جارو کشیدن
ظرف و رخت شستن
من خودم مجردی درگیر درس و دانشگاه بودم
اما از زمانی که عقد کردم همه کارا رو
به جز اینکه هرروز غذا درست نمیکنم
گهگاهی خودم غذا میپزم
هیچی نهایت یه ظرف شستن چون محصل بودم
فقط ظرفای یک وعده رو میشستم
والا من مجردم . هیچ کاری نمیکنم هیچی
مجردم و هیچکاری نمیکنم غذا پختن کلا بلد نیستم
نبودم😅
جارو و گردگیری.گاهی ظرف.غذا تو خونمون درست نکردم کلا.تو خوابگاه یاد گرفتم
منم همینطور البته از زمانی که عقد کردم خودمم غذا درست میکنم درست کنی بهتره وقتی خونه خودت بری راحتتری
من مجردم
درسمم میخونم
به مامانمم کمک میکنم، چون واقعا کارای خونه سنگینه
مگه من مرده باشم بزارم تنهایی کارا رو انجام بده
تقسیم کارداریم
تمیزکردن اشپزخونه وظرفاواتاق خودم بامنه
تمیزکردن پذیرایی وحال باداداشمه
تمیزکردن اتاق خواب وغذادرست کردن بامامانمه
انباری مشترک مامانموداداشم
حیاط مشترک منوداداشم
مجردی که فقط درس میخوندم هیچی
الانم که تو عقدم دانشگاه یک شهر دیگه درس میخونم خونم مثل مهمون ماهی یبار میرم هیچ کار نمیکنم
تو خوابگاهم فقط در حد اینکه قاشق چنگالمو بشورم
غذام فقط نیمرو و املت و سیب زمینی سرخ کرده بلدم
هیچ قدر
گردگیری همیشه با منه چیزای دیگه نه
