میخاستم با همسرم ازدواج کنم تو ازمایشگاه مشغول با کار بودم تحصیلاتم از همسرم بالاتر بود و همینطور موقعیت کاری خوبی داشتم وقتی به همسرم جواب بله دادم همکارام گفتن خاک تو سرت تو که از این پسر خیلی بالاتری از لحاظ قیافه تیپ تحصیلات گفتم نه تحصیلات زیاد برام مهم نیست رئیس جایی که کار میکردم اومد شخصا تو اتاق کارم گفت تو خیلی بالایی این پسر به درد تو نمیخوره تو نباید با شاه فالوده بخوری خلاصه گفتم انتخابم همین همسرم از نظر من چهره بدی نداشت فقط تحصیلات نداشت اوایل نامزدی همسرم میگف چهره ات چقد ناز میشه وقتی موهات میریزه رو صورتت میشه عکس نزاری رو پروفایلت بخدا این عکست خیلی خوشگل چشمت میزنن منم به حرفش گوش دادم با همسرم مهمونی مختلف دعوت شدیم همسرم میگف خودتو ببین تو جمع اینا میدرخشی ولی کم کم ورق برگشت فامیلای همسرم میگفتن تو چقد خوشگلی همسرم میگف بگو معجزه ارایش همکارام میگفتن تو خیلی نازی همسرم میگف کارشون گیرته رفتم ی جا دکتر گفتن ماسکتو بده پایین خانمه گف چهره خیلی نازتر از عکستو همسرم گف چرت و پرت میگه ی مانتویی داشتم که همه میگفتن چقد بهت میاد مانتو بلندی بود و اصلا جذب نبود همه دنبال اون مانتو بودن همسرم گف این مانتو به درد بیرون نمیخوره بزارش کنار گفتم مشکلش چیه گف چیه تو چشمه موهامو رنگ کرده بودم رفتم مهمونی فامیلاشون همه میگفتن ولی چقد باکلاس شدی چقد زیبا شدی همسرم میگف اینام انقد خرج کنن زیبا میشن خلاصه که دلمو خیلی شکست درصورتی که مادر و خواهر ایشون با چهره های معمولی تر هستن همسرم میگف چقد خوشگلی چقد تیپ قشنگی زدی چقد رنگ موهات زیباست در صورتی که من رنگ میکردم هیچی نمیگف بهم تصمیم گرفتم دیگه بیخیالش شم و برام مهم نباشه ولی همیشه ی تعریف تو دلم مونده ولی دیگه مهم نیس
دقیق نمیدونی چرا عوض شد
خدا بهت صبر بده...حسودیش میشه
عکس خودتو بده ببینیم اینهمه هندونه زیربغل گذاشتی
روش تاثیر گذاشته
و تو این مواقع وقتی یکی خوشگل تره
طرف مقایل سعی میکنه با زدن این حرفا طرفو مث خودش بکشه پایین حالا با خورد کردن شخصیتش، پایین اوردن اعتماد بنفسش هرچی که جلو دستشه
هیزه شوهرت؟
عزیزم قطعا پشت سر شما از رفیقو نارفیق زیاد تعریف شمارو شنیده و مقایسه شده با شما برای همینه احساس خود کم بینیشو با تخریب شما داره جبران میکنه
چون شما رو برتر میبینه میخواد تحقیر کنه همسر خواهرم اینجور بود خیلی خواهرمو عذاب داد خیلی
مشکل مردها اینه که نباید همسرشون ازشون سر تر باشن .وقتی همسرشون سرتر باشه ناخوداگاه احساس حقارت میکنن .فکر میکنن همه مردم دارن میگن حیف این زن که این مرد کنارشه .چون دستشون به بقیه نمیرسه و نمیتونه ابراز کنه این حقیقت رو شروع میکنه به تحقیر و یا کوچک کردن همسر .هر مردی به هر شیوه ای .باز خوبه مال شما فقط تعریف نمیکنه .بعضی مردها که با کتک زدن زن رو خورد میکنن .
از این موارد اینقدر دیدم که دیگه برام عادی شده .
سعی کنید باهاش حرف بزنید و همیشه باهاش عاشقانه گرم بگیرید و هی تاکید کنید که اگه صد تا پادشاه هم باشن و تو هم باشی باز هم من تو رو انتخاب میکنم .خلاصه بزرگش کنید اونقدر بزرگ که خودش باورش بشه ....البته نه با کوچیک کردن خودتون .خصلتها و اخلاق خوبش رو بولد کنید و ازش تعریف کنید .
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
