اره
خانوادم باعث شده بودن اعتماد به نفسم پایین باشه .
تا میخواستم حرف بزنم . میگفتن چقدر بی فکری چقدر بی عقلی .
پسر و مرد از کنارم رد میشدن خانوادم میگفتن یا فرار کن یا یه چیزی بارش کن یا بیا به ما بگو :( پسرا و مردا هم به من کار نداشتن که .
ازدواج کردم .همین رفتارارو ادامه دادم
شوهرم گفت وا . چرا اینطور میکنی ؟ زشته . قشنگ رک و رو راس سلام هلیک کن با همکارام . با پسرایی که فامیلامون هستن با اقایون .
فرار نکن . اونا که برای استفاده جنسی نیومدن . ناراحت میشن خب از رفتارات :(
من کلی تغییر کردم کلی . اعتماد به نفسم بالا رفت .
شوهرم نشست پیش بقیه به جای اینوه بگه حرف نزن . تشویقم کرد حرف بزنم . ازمن تعریف کرد پیش همه
کاری که خانوادم خیچ وقت نکردن و فقط زدن دهنم