اومد بابت کتکای اون روزش معذرت خواهی کنه،منم گفتم حق نداری اسم خاهراتو توی زندگیم بیاری.گفت خواهرای من خوبن،منم با حالت تمسخر گفتم معلومه.با دست زد تو دهنم و گفت دعا میکنم بابات بره زیر ماشین😭😭نمیدونم چیکار با بابام داره این بی شرف.
الانم خیلی سختمههههه،تو در و همسایه،تو روستا بخام برم😭😭😭😭😭