ولی حالا چی؟
پدرمم همین طور اگه به موقع با همونی که میخواست ازدواج میکرد الان بچه های ۳۰ و ۳۰ و خرده ای ساله داشت
برادرزاده و خواهرزاده هاشون هم تقریبا همه این سنی هستن و ازدواج کردن و بچه دارن حتی نوه🤦♀
یعنی مثلا دخترعمه ی من نوه داره
خیلی حس بدی دارم
تو یه جمعی که همه بزرگن و زندگی و خانواده خودشون دارن
پدر و مادرم خیلی حماقت کردن خیلی
فکر نکنید مثلا تو فاز درس و کار و یا عاشق هم بودن که دیگر ازدواج کردن ها نهههه
کلا هر دوشون از سر سادگی و خجالتی و بلد نبودن فرصت هاشون از دست دادن و زندگیشون باختن یه جورایی
ولی من اصلا اصلا دلم نمیخواد شبیهشون باشم
اما یه جورایی هستم و دارم میشم مثل اینا
نمیخوام میخوام یه جوری دیگه باشم
میخوام به موقع ازدواج کنم بچه دار شم
یه زندگی مشترک خوب متفاوت از پدر مادرم داشته باشم
میخوام برنده باشم چیزی که پدر مادرم نبودن
ولی پس چرا نمیشه؟
چرا دارم میشم عین اونا حتی بدتر از اونا؟