۳ سال عقدم

اشتباه كردن،ته كوتاه اومدن ميشه همين

به هیچ عنوان دیگ خونشون نرو و حتی اگ اومد خونتون اجازه نده باهات رابطه برقرار کنه،فقط امیدوارم هنوز باکره باشی،اگر هنوز باکره ای و حرف طلاق رو زدی ممکنه بخاطر اینکه موندنیت کنه باهات رابطه بزاره و عمدا دخترونگیت رو بگیره،بنظر من تا دیر نشده ازش طلاق بگیر،کنار این اعجوبه خوشبخت نمیشی اگ بچه دار شی بچه هاتم تو این بدبختی شریکن،بزار بره ور دل مامان جونش،یکم رو خودت کار کن عزت نفس داشته باش ادامه تحصیل بده برو سر کار بعدش با ی آدم درست و حسابی ک سرش به تنش بیارزه ازدواج کن،کسی ک تو عقد اشکتو در آورده بعد از ازدواج پدرت رو درمیاره.

من هیچ راهکاری جز طلاق نمیبینم،خیلی خیلی خیلی انتخاب اشتباه و بدی کردی،تجدیدنظر کن تو انتخابت،من تا حالا کسی رو تشویق ب طلاق نکردم ولی برای تو با قاطعیت اینو میگم ک طلاق بگیر و خودتو از این سیاه بختی نجات بده.

به نظرم باهاش سنگین باش تا تکلیفت رو روشن کنه

مثلا اگه بهت گفت برو خونه بابات 

اینقد بمون تا خودش بیاد

اسی خواستتو بگو گفت طلاقت میدم بگو برو طلاق بده 

از تمام پیاماشم اسکرین بگیر

این از ترست از طلاق داره بهت زور میگه 

یکم ب خودش بیار 

اگه خانوادت پشتتن طلاق بگیر

من بخاطر اینکه پدرم مشکلات زیاد داره موندم تو این بلاتکلیفی

نمیخوام جدا بشم دشمن شاد بشیم، پدرم از اول تا حالا مشکلات زیادی داشته اگه من جدا بشم بد جور میشه

😭 بخاطر خانواده ی احمق همسرم از پدرم خجالت میکشم

چقدر من بخاطر این احمقا تو روی پدر و مادرم ایستادم

اسی این که شوهرت همین الان تو عقد برای ی عروسی گرفتن که میگی میتونن بگیرن بگه هری بدون دوروز دیگه زیر ی سقف با بچه سر هر چیزی نظرش نباشه میگه هری الان جلوش درنیای تا آخر عمرت همینه

عزیزدلم میفهمم چی میگی 

حتی اگه مثل خودم دختری باشی که اهل مادیات نیست و چشمش دنبال طلاوکادو نیست 

بازم ته دل هر دختری قنج میره وقتی از طرف خانواده شوهر هدیه بگیره یا توجه ومحبت ببینه 

واقعا بعضی خونواده خیلی سنگدلن لااقل بخاطر شیرینی زندگی پسرشون کمی کوتاه بیان و کمکی کنن

هرچندمن معتقدم دخترپسر زمانی باید ب فکر تاهل بیافتن که بتونن حداقلهای یه زندگی رو داشته باشن برای شروع

خانواده ها هم از روی لطف درحدتوان کمک کنن بهشون

ولی من جای خواهر بزرگت

ببین مطمئنم از اول انقد شل گرفتین و ازشون چیزی نخواستین که الان انقد بیخیالن 

لااقل یه سرویس ظریف

یا نیم ست 

یاحداقل یه دسبندوپلاک زنجیر باید میخریدن 

عروسی بزرگ الان خیلیادیگ نمیگیرن همین ماه گذشته من عروسی دونفر رفتم یه جشن کوچیک خونگی گرفتن واقعا باخودم گفتم کاش منم بجای تالارو سرویس دادن بیخودی

یه مراسم جمع و جور میگرفتم

باشوهرت صحبت کن بگو من توقعاتم زیاد نیست ولی یسری رسومات احترام و محبت به عروسو میرسونه 

یه تیکه طلایا یه جشن کوچیک حداقل کاریه ک میتونن برای پسرشون کنن 

اسمون زمین نمیاد

باتمام اینها توهم هیچوقت ازمن توقع عشق ب خانوادتو نداشته باش چونکه از روز اول شمشیرو از روبستن و ازمن بدشون اومدو باهزارو یک طرفند منو بی احترام کردن

از اول خودشو خانوادش خوب نشون داد و گفت که کمک کردن و فلان خدایی خالم خیلی به داماداش کمک کرده...اینم کمک کرده خونه خریدن دختره هم گفته ببین خانواده ی من کمک کردن خانواده ی تو هم باید کمک کنن...

کدوم شهری؟

بزرگترین اشتباهت این بوده ک باهاش رابطه کامل برقرار کردی،معلومه ک وقتی مثل زنش پیشش میخوابی و هیچ کم و کسری نداره بفکر عروسی نیس،چون تو همین الانشم عروسش هستی!!!!!!!

دقیقا ازون پسراس پس فردا جلو چشمش مادرو خ‌اهرش بریزن سر اسی 

بازم پشت اونارو میگیره

واقعانه به بعضی پسرا که چشمشون کوره عشق زنشونه و بازنشون خونوادشونو به باد بی احترامی میگیرین

نه پسرایی که پشت خانوادشون هستن و زنشونو بی عزت و احترام میکنن 

بنظرم استارتر از الان باید سفت بگیره 

وبرای شوهرش مشخص کنه شوخی نداره و شوهرش هرگز حق بی احترامی به زنش وحق خالی کردن پشتشو جلوی هیچکس نداره 

وگرنه خدایی نکرده پشیمونی ب بار میاره