من ۵م وقت عملم بود منشی زنگ زد ک بنا ب دلایلی افتاده برا ۶م بعد ششم ینی دیروز رفتم بستری شدم همه ازمایشا و عکسا و کلی بدو بدو ها رو انجام داده بودم اما هی تو دلم میگفتم خدایا اگ به صلاحم نیس خودت ی جوری لغوش کن ولی اصلا ترس و اینا نداشتم دیروز ک بستری شدم پرستاره ی نیم ساعت بعد اومد گف دکتر زنگ زده امروز ظرفیت عمل پره ده نفر و تو نفر یازدهمی برو فردا بیا دوباره پذیرش شو و من با کلی نا امیدی برگشتم خونه اما یه دفعه یادم اومد ک با خدا یه عهدی بسته بودیم که اگه صلاح نیس لغو بشه امروز دکترم زنگ زد معذرت خاهی و اینا که من اصلا همچین حرفی نزدم نمیدونم چرا دکتر بیهوشی سر خود نظر داده اگ میخای بیا یا نه مبلغتو برمیگردونیم خلاصه از پیگیری و معذرت خاهیش اینا خوشم اومد اما بنظر شما هم قسمت اینه ک نرم یا چی؟؟؟دومین بار بود ک لغو میشد بنظدتون حکمتی توشه؟