نمیدونم زندگی چرا باهام هرروز بدتر از قبل تا کرد ولی میدونم دیگه اخراشه🥺
چندسال قبل تو بچگی و خامی ازدواج کردم عقد بودم و کلا چند ماه مشذه جدا شدیم ولی خیلی بد جدا شدیم
تبعات جدایی و بعدش خانوادمو حرف و حدیث اطرافیان منو ی ادم ممزوی و داغون کرد
به هزار ترفند و گول زدن خودم و دانشگاه رفتم و درسمو تمام کردم و کم کم داشتم بهتر میشدم داشتم قبول میکردم ک گذشته گذشته
تااینکه به خودم اومدم دیدم باید ازدواج کنم ( دلایلی) ک بگم خیلی طولانی میشه،،،
ازدواج کردم با کسی ک دوسش دارم و دوستم داره
ولی امان تز خانوادش
خدا فقط خبر و داره خداااا فقط
دوبار خودکشی نافرجام داشتم ک خیلی متاسفم ک هنوز زندم و زیر بار این خفتم
اوایل همه چی خوب بود