2737
2739
عنوان

مامانایی که سقط داشتن یه لحظه بیاین

1983 بازدید | 67 پست
میخوام راجع به وضعیت سلامت روانتون پایان نامه بدم... هر چه میخواهد دل تنگتون اینجا بنویسین..
از مشکلاتتون.. دیدتون نسبت به این قضیه.. خونوادتون... شوهرتون ... دکترتون... دوستاتون... و........
تنها پسوردم که هییییچوقت یادم نرفته پسوورد نینی سایته
من سه تا سقط داشتم
سقط اول قشنگ جنینم اومد تو دستم و دو هفته داغون بودم و دلم نمی خواست با کسی حرف بزنم و احساس میکردم هیچ کس جای من نیست تا درکم کنه( سال هشتادوهشت)
واقعیتش بعد اون جریان همش ترس داشتم اما همون سال باز باردار شدم و سقط
دیگه دنبال کردم تا ببینم مشکلم چیه
سقط سوم هم سال نود
دیگه امید نداشتم تا سال نودویک فهمیدم باردارم زمانی که امیدی نداشتم و هفته هشتم رفتم دکتر و دکترم گفت این جنین قلب داره و مارو شرمنده خودش میکنه!!! نه ماه با استرس سلامتی دخترم سپری شد و وقتی هم بدنیا امد بازم باورم نمیشد این دختر من باشه
من معجزه خدا رو دیدم
تا پنج ماهگی هم فقط مامان خودم میدونست و به کسی نگفتم

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

من نمیخوام با درددل پایان نامه بنویسم... میخوام ببینم نقطه بحرانی این قضایا چیه... کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
تنها پسوردم که هییییچوقت یادم نرفته پسوورد نینی سایته
2728
عزیزم من قبل از بدنیا امدن امیرپرهام هم سقط داشتم تو هفته 6 یا 7 جنسیتش معلوم نبود و هم دوقلوهایم که دختر بودن تو ماه 6 تو شکمم از دست دادم

خب خیلی ناراحت شدم حتی برای اون جنین 7 هفته ای انگار تکه ای از وجودم گم شده بود دست خودم نبود گریه میکردم مخصوصا سر اون دقلوهایم چون دختر دوست داشتم و هم اینکه 6 ماه باهاشون زندگی کردم 4 بار تو سونو دیده بودمشون وقتی به من تو سونو گفتن یکیشون مرده اون یکی هم امیدی نیست اینقدر ناراحت شدم ولی خب خواست خدا بود دوستام ناراحت شدن ولی دورم را گرفتن کمک کردن برگشتم سر کار همسرم پشت من بود حتی یک بار با من گریه کرد تو بیمارستان وقتی اون ها را از دست دادم خانواده هم همینطور مخصوصا که ما دوقلو نداشتیم دکتر هم همینطور ولی خب قوت قلب میداد به من ولی خب بالاخره زمان حلالا مشکلات است و اینکه تو جمع باشی و سعی کنی کم کم مثل یک دوره ای که کسی را از دست میدی و کم کم میگذرونی این را هم طی کنی .....البته من هنوز به یادشون هستم ولی خب در گوشه ای از مغز من برای همیشه باقی میمانند اویسا و اتوسای من از اون بالا مراقب من و برادرشون و پدرشون هستن

امین
 👈 من مادر یک کودک اتیسم هستم توجه کنید از این بعد در تاپیک های متفرقه ام به سوالات در مورد اختلال اتیسم هست پاسخ نمیدهم لطفا در تاپیک هایی که موضوع شون و عنوان شون اتیسم هست سوال خودتان بپرسید ممنونم که رعایت میکنید منم یک انسانم گاهی دوست دارم از دنیای اتیسم دور باشم و تاپیک های غیر اتیسم بزنم 😊
دید خودتون نسبت به این قضیه چی بود؟ مثلا این رو تقدیر خدا میدیدید؟ یا بدشناسی یا یه مشکل عادی که ممکنه برا هر زنی پیش بیاد... دید همسرتون چی؟ چقدر ایشون تو پیشبرد بهبود افسردگیتون نقش داشتند؟
تنها پسوردم که هییییچوقت یادم نرفته پسوورد نینی سایته
این هم مثل یک اندوه میماند تقصیر کسی نیست که ما بچه را از دست بدیم باید با این قضیه کنار بیایم با کمک گذشت زمان و تو جمع بودن تو جامعه بودن و کم کم به زندگی عادی برگشتن
 👈 من مادر یک کودک اتیسم هستم توجه کنید از این بعد در تاپیک های متفرقه ام به سوالات در مورد اختلال اتیسم هست پاسخ نمیدهم لطفا در تاپیک هایی که موضوع شون و عنوان شون اتیسم هست سوال خودتان بپرسید ممنونم که رعایت میکنید منم یک انسانم گاهی دوست دارم از دنیای اتیسم دور باشم و تاپیک های غیر اتیسم بزنم 😊
2738
تقدیر خدا بود چون مرا با بهترین پزشک اشنا کرد و البته الان ایشون مشکلی دارن و دیگه طبابت نمیکنن ولی تو اون لحظه بحرانی فقط ایشون به داد من رسیدن همسر من زیاد بچه دوست نبود ولی خب خیلی کمک کرد اینکه پشت من بود حتی کمک کرد من برگردم سر کارم برای یک مدت کم ولی مفید
 👈 من مادر یک کودک اتیسم هستم توجه کنید از این بعد در تاپیک های متفرقه ام به سوالات در مورد اختلال اتیسم هست پاسخ نمیدهم لطفا در تاپیک هایی که موضوع شون و عنوان شون اتیسم هست سوال خودتان بپرسید ممنونم که رعایت میکنید منم یک انسانم گاهی دوست دارم از دنیای اتیسم دور باشم و تاپیک های غیر اتیسم بزنم 😊
نمیشه گفت بدشانسی ولی خب بارداری دوقلویی یکی از بارداری هایی هست که ریسکش بالاست همیشه
 👈 من مادر یک کودک اتیسم هستم توجه کنید از این بعد در تاپیک های متفرقه ام به سوالات در مورد اختلال اتیسم هست پاسخ نمیدهم لطفا در تاپیک هایی که موضوع شون و عنوان شون اتیسم هست سوال خودتان بپرسید ممنونم که رعایت میکنید منم یک انسانم گاهی دوست دارم از دنیای اتیسم دور باشم و تاپیک های غیر اتیسم بزنم 😊
راستش میگن سقط هایی که زیر سه ماه هست بهتر که سقط بشن تا بدنیا بیان چون مشکلات کروموزمی دخیل هست
هیچ کس دوست نداره بچشو از دست بده حتی ادم برای دشمنشم اینو نمی خواهد اما میگم قسمت و خواست خداست
من تو 2ماهگی سقط کردم و لطمه روحی زیادی خوردیم هم من هم شوهرم شوکه شده بودیم همیشه فکر میکردم سقط اتفاقیه که برای دیگران میوفته
اطرافیانمون تو ظاهر نشون نمیدن اما مشخصه تو ذوقشون خورده
و الان منو شوهرم میخوایم دوباره اقدام کنیم اما متاسفانه من استرس دوباره تکرار شدنشو دارم و اینکه این ترس شاید همیشه با من باشه مخصوصا که اولین تجربه بارداریم بود همه میگن یه دونه طبیعیه اما خیلیا هستن به امیدی دوباره باردار شدن و ...
ما هممون امیدمون به خداست اما این اتفاقا به روحیه و حتی زندگی ادم لطمه میزنه
شوهر من خوبه اصلا به روش نمیاره اما روحیش داغونه. وقتی تصمیم به بارداری گرفتیم یعنی نیاز بچه رو حس کردیم به همون اندازه هم نبودش ازار دهندست اما دکترا طوری برخورد میکنند مثل اینکه مویی از سر کنده شده درسته اونا با این اتفاقات زیاد سروکار دارن اما بهتره کمی بیشتر و بهتر دل بسوزونند
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز