فقط همین..
اگه تو هم افسرده ای بیا بگو فکر میکنی چی تو رو به اینجا رسونده؟؟
خودم میگم منو بی درک بودن آدم ها و اینکه هر مشکلی داشتم بهم گفتن اصلا مشکل نیست و مشکل فلانی بزرگ تره
خیلی زیاد مقایسه شدم از طرف مامانم تو دوران نوجوانی
همسرمم اصلا اونی نبود که توافق کرده بودیم
خانواده همسر هم شدییییید حرف بیار ببر و دو رو و دو بهم زن!!! خودشونم تائید می کنن بعضی از اعضای خانواده بد اخلاق و اینا هستن.
حالم حسابی بده خیلی زیاد😭
تو فکر میکنی دلیلش چی بوده؟
یه اتفاق سال ۹۹ که کم کم باعث شد مشکوک شم به دوقطبی. که باعث بیشتر از ۵ بار خودکشی شد
خب یکیش نبود پول . چون عرضه شو داشتم پیشرفت کنم تودمو بالا بکشم . اما پول لازم بود و نداشتم .
دومی مقایسه خانوادم . به صورتی که فکر میکردن تموم دخترای مردم باهوش و باسیاستن و من هیچی حالیم نیست .
و....
حمایت نکردن خانوادم برای رسیدن به اهداف و خواسته هام .حداقل اهدافی که پول لازم نبود .
سوم هر کسی اومد حرفی پروند نذاشتن جوابشونو بدم لهشون کنم بزنم تو دهنشون دلم خنک شه و تو مغزم خودخوری نکنم و حرص نکشم (فامیلامو میگم جواب دندون شکن داشتم خانوادم نذاشتن بگم زد به اعصابم ) در حالی که همون فامیلا خودشون پر بیب و ایرادن
من اصلا حالم خوب نیس همین الانشم کلی گریه ککردم
هیچکس رو نداشتم باهاش درد و دل کنم اومدم اینجا
منم دردم با خانواده شوهرم همینه. خیلی حرفا بهم میزنن با این تفاوت که من دیگه دارم جوابشون رو میدم ولی از این می سوزم که خانواده ام براشون مهم نیست با اینکه میدونن ولی اهمیت نمیدن بازم ارتباط برقرار میکنن. خانواده شوهر هم به همین دلیل حساب نمی برن و همچنان به من حرف میزنن
