امروز بخاطر یه مشکلی مجبور شدیم موهای دختر ۵سالمو از ته بزنیم. عصر رفت دم در بچه های همسایه باهاش برخورد خوبی نداشتن و تردش کردن و مسخرش کردن. نهایتش اینه دیگه اجازه ندم دم در بره فعلا و اگه حوصله اش سر رفت ببرمش پارک. ولی نگرانم بیرون هم ببرمش از بچه های دیگه همین رفتار رو ببینه .کلی گریه کردم همشم میگه مامان برم با بچه ها دوست بشم؟ نمیدونم چطوری بهش بگم که غصه نخوره وقتی بچه ها عکس العمل خوبی نشون نمیدن.اخه ۵ سالشه و بشدت اجتماعیه ولی بچه ها درک درستی ندارن که تباید مسخره کنن
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!! من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
شکر خدا در پناه حسینیم🌱 گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین (ع) خانه آباد شدم خانه ات آباد حسین (ع) 🇵🇸القدس لنا 🇵🇸 لطفا برای بهبود حال روحیم صلوات بفرستید بهم بگید تا منم براتون حمد بخونم قشنگا
اگه شپش گرفته بود یه راه چاره دیگه واسش پیدا میکردی واسش کلاه دخترونه بگیر بگو در نیار
اینجوری ک بچه بد بخت نابود میشه
استارتر جان ب دخترت اعتماد ب نفس بده از مزایای موی کوتاه بگو از زیباییش بگو
دوست داشت با کل شهر بخوابه..... منم دیگه بیدارش نکردم! (من وانمود کردم دردم نیومد، اما درد پیرم کرد) :( زمان شما محدوده ، بنابراین زندگی خودتونو برای زندگی دیگران از دست ندید! ❤️اونجا که شادمهر میگه،بهم قول داد ولی هربار خلافش اتفاق افتاد ، اونم دوست داشت منو اما نه اونقدر که نشون میداد
دختر من گرفته بود با دختر خواهر شوهرم اون کوتاه کرد من موهای دخترمو هر وز شونه ریز کشیوم تموم شد موهاشم هست
دوست داشت با کل شهر بخوابه..... منم دیگه بیدارش نکردم! (من وانمود کردم دردم نیومد، اما درد پیرم کرد) :( زمان شما محدوده ، بنابراین زندگی خودتونو برای زندگی دیگران از دست ندید! ❤️اونجا که شادمهر میگه،بهم قول داد ولی هربار خلافش اتفاق افتاد ، اونم دوست داشت منو اما نه اونقدر که نشون میداد