یکی هس ک با من خیلی دشمنی کرده و هزاربار علنبش کرده این دشمنیشو و از ناراحتیم من و مشکل من گریه من شاد میشه دست میزنه و میرقصه بجان پسرم قسم هزار بار کاری کرده ک همه با من دشمن شدن زندگیمو نابود میخاد بکنه و الان من مطمنم راضی نیس سر ب تنم باشه و همه اینا بخاطر ی حسادت هس و از من فقط بدگویی میکنه آبرو برام نذاشته
اما وقتی میبینم ناراحته بخاطر مشکلش دعا میکنم هس سر نمازم دعا گوش هستم
هس میگم خدا صبر بده کمکش کنه مشکلش حل کنه اما اون متنفر از من و آرزویش نابودی من هس
ی جورایی حس میکنم خرم یا نمیدونم میگم ک چقدر ساده هستم کسی ک راضی ب نابودی زندگیم هس راضی اخمش نیستم
اینو هم بگم بخاطر بد کردن و شکست دادن من دست ب هرکاری میکنه حتی چند بار بهم گفته تو ارزه هستی تکه پرونده