اقا رفتع با دوستش مسافرت حالا گفت کاری ولی همچین هم کاری نبود سرشم خیلی شلوغ نبود
بچه ها جاریم امده خونه پدرشوهرم من ۱بار رفتم پیشش
شوهرم دیروز براش زنگ زدم خبری بگیرم میگه ک کجایی گفتم خونه بابام
بعد گفت از مامانت سیر نشدی این جند روز
بعد بهم گفت برو پیش جاریت ۳روز خونش بودی
گفتم ۳روز بیاد خونم
مگمن بچه شدم هر روز
این رو جلوی دوستش میگف میگفم دوستت کنارته ساکت باش چ قدر زود صمیمی میشی
بعد تو پیام گفتم از دهن بابات زیادیه هی ب من میگی از مامانت سیر نشدی
بهم گفت
گونخور گمشو
یعنی با همه خوبه با من بد
الانم اصلا ازش خبر ندارم کدوم گوره