سلام بچه ها الان دارم با گریه مینویسپ حال روحی خوبی ندارم ، دو ماه پیش ناگهانی چشم راست شوهرم تار شد ، بعد از کلی دکتر فهمیدیم ام اس داره البته فعلا با توجه به نوع رفتاراش و روانشناسی بهش نگفتیم ام اس داره فقط میدونه باید درمان بشه، مشکلاتم زیاد شده ، از نظر روحی خسته است ، حال روحی خودم خرابه چون یه باری رو دوشمه، اصلا دیگه حس نداره ، یک ماهه رابطه جنسی نداریم ، خودمو باختم ، دو ساله عقد کردم یکساله عروسی کردم، این همه بلا سرم اومده ، نمیدونم باید چکار کنم ؟ اصلا تو این یکسال هم نه تفریحی نه چیزی همش کار و کارو این اواخرم همش بیمارستان و دکتر .... اینکه دیگه اصلا ابراز علاقه نمیکنه داره دیونم میکنه حالم خوب نیست