یه اتفاق ناخوشایند برای عمم افتاده...
دختر عموم متاسفانه بخاطر مشکلاتی که جاش نیست اینجا بگم سرپرست نداشته گذاشتنش بهزیستی...
چند مورد دیگه هم هست...
شما بودین اینارو به شوهرتون میگفتین؟
میترسم از کسی بشنوه از دستم ناراحت بشه...
بگم بهش؟
از اون طرفم اگه بگم ممکنه سر کوفت بزنه...
چکار کنم؟
نگو
اگه فهمید بگو اصلن یادم نبود
نه من حتی ازبرادرومادرمم نمیگم چه برسه به فامیل.
معلومه ک نه
نیازی نیست هر چیزی رو بگی ...
اگر از دیگران هم شنید بگو از جزئیات ش خبر نداشتم یا مطمئن نبودم یا اینکه چرا چیزی بگم که غصه بخوری ...
همیشه یه خط قرمز داشته باشید درسته همسر هست اما قرار نیست از هر مسئله ای خبر دار بشه
تو اینکارو نکن
ولی من از صفرررر تا صددد کل اقوام آشنا خانواده دوست رفیق گذاشتم کف دستش و بازم میزارم.. چون اونم همینجوره باهام😑😐 مادوتا خلوچل دیوونه ایم البته واسه همدیگه😅
نگو
بعد اگر گفت چرا به من نگفتی بگو پیش نیومد.
والله خودشون به ما نمیگن. خیلی آب زیر کاه هستن.
ما چرا بگیم.
از ما نظر نپرس گلم
بستگی به اخلاق همسرت داره
اگه دهن دلقه یا مثلا خودشم پنهون کاری میکنه حرفای خونواده ش ، لزومی نداره شمام بگی
کلا بستگی به نوع روابطتون داره
خوشبختانه ما چون فامیل بودیم راز این مدلی نداریم،ولی نگی بهتره اگرم شنید شنیده دیگه تو چکاره بودی این وسط
سوال منم بود مرسی پرسیدی
نگفتم تا حالا گاهی دلم میخاد باهاش درد و دل کنم و بهش بگم ولی از بعدش میترسم
پیش اومده نگفته بودم پرسیده منم گفتم این اتفاقا
چون اعصابم بهم میریزه خودم وارد جزئیاتش نمیشم چیز بیشتری نمیدونم و اینکه دوباره بازگو کردنش ناراحتم میکنه بخاطر همین راجع بهش حرف نمیزنم
عیبش اینکه تو اقوامو اشنا وقتی یکی داره لاف خوشبختی میزنه بهم نگاه میکنیم خندمون میگیره بارها سوتی دادیم
یا طرف بهم اعتماد داشته منو محرم اسرارش دونسته بعدش فهمیده به همسرم گفتم، البته همسرم اصلا آدم دهن لقی نیست ولی فقط به من میگه منم فقط به اون، کسی نیستیم که جلو بقیه پشت سر دیگران غیبت کنیم ولی اینم درست نیست که بهم دیگه از اسرار خانوادهامون گفتیمو میگیم شده عادت، واسه هم تعریف میکنیم و از تعجب هم انگار لذت میبیریم😑🤦🏻♀️
