دخترم نمیخابه منم نمیزاره بخابم وگرنه آرزوی خواب دارم
سعی میکنم بخوابم ولی نمیشه.مهمونی بودم...تو سرم میچرخه چیزایی ک گفتم و شنوفتم..چیز خاصی هم نبود یه مهمونی معمولی
فکرم بسیار مشغوله
بی خوابی زده به سرم
اصلا نخوابیدم تا الان چندتا دلیل داره یکی فکر و خیال و روزی که بهم گذشت هنوز هنگم امروز تو پارک حدود پنج دقیقه پسر دوسالم رو گم کردم به یه لحظه غیب شد از جلو چشمم اون پنج دقیقه تا پیداش کنم بدترین بدترین وحشتناک ترین لحظلات عمرم بود فقط بلنددددد. داد میزدم و می دویدم
یکیش همین شوک امروزه که بیخوابم کرده الانم نمیدونم بدن درد و دل درد و حالت تهوع و لرز و تب دارم
چندبارم هم ببخشید بالا آوردم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
