دختره یکسره. میخاد. بیا خونه. و. الان خونمون نزدیک همه و اگر جاذب حا بشم میاد با نامزدش میمونه. پارسال. خونمون یه شهری دیک بود. میوه مد میماند و. لوسه
من شوهرم هم اختلاف داریم دختره هم خودش خبر داره. چون شوهرش دوست. جون گونی شوهرمه. و از زندگی ما اطلاع دارن از ب کاری و بی پولی
هر کار میکنم ک رفت آمد نشه بازم میان.
چون دیگ خسته شدم. دختره فقد میت بره خونه هر کس. غذا آماده خور هستن این زن شوهر عقل ندارن. ک. چند رپزچند. روز خونه هر کسی میموننن یارو خسیسه.
و دیگ راستش خوشم نمیاد. ادامه بدم. قهر هم سر یه موضوعی کردم بازم. نمیتونم. جدا بشم و ن اون
ولی خیلی تنهام خیلی خیلی خیلی