نزدیک ۲۵ روزه بنده خداها اومدن از من مراقبت میکنن به خاطر مریضیم بابام ۶۵ سالشه و به شدت پر حرفه از هر چیز کوچیکی ساعت ها حرف در میاره و مامانمم گاهی اوقات کلافه میشه اگرم حرفی نداشته باشه بلند بلند اهنگ میخونه و شوهرمم خسته شده میگه کی میرن خونشون دیگه به خاطر من موندن و اینکه شوهرمم اجازه نمیده برم پیش پدر مادرم بمونم کلا موندم چیکار کنم من همیشه با احترام به حرفاش گوش میدم ولی شوهرم خسته از کار میاد حوصله اش نمیکشه
چه مشکلی داری
مریضیت چیه؟
به مامان بگو از طرف خودش ب پدرتون تذکر بدن
بابای منم پرحرفه😩یعنی فقط دنبال یه چیزه که ایراد بگیره و ساعت ها غر بزنه
حق هم داره
ولی بیمارتون چجوری؟
خودتون تهنایی نمی تونید
تو همونی که بابات بلند بلند توی ماشین حرف میزد؟شوهرت کلافه شده بود؟
اگه نیاز به مراقبت داری خب بمونن
دیگه شوهرتونم تحمل کنه😀
پدرت کار خوبی میکنه. خیلی ناراحته اجازه(!!!) بده که بری. اسیر که نگرفته
بگو پدرمو چیکارش کنم ..نمیتونم که بیرونش کنم.. اگه نمیتونی برم خونه ی اونا بمونم چند روز برگردم..
چرا نمیزاره مثلا؟؟؟
من عاشق اینم بابام حرف بزنه من گوش کنم لذتش ناب ...
اگه شوهرت اذیته تا بی احترامی نشده خودت سعی کن به خودت برسی اوناهم برن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
