اینم رپ نساختم تایپیکمو من واسه لایکی میخوام ببینم شدم ٧ میلیارد با کی زندگیمون نشه مثل زندگی مانکی بیاین بشیم همه باهم ساده دل و خاکی
من محو خدایم و خدا آن منست ...هر سوش مجوئید که در جان منست
سلطان منم و غلط نمایم بشما...گویم که کسی هست که سلطان منست ( مولوی)
سلطان منم و غلط نمایم بشما...گویم که کسی هست که سلطان منست ( مولوی)
تاپیکی یافتم اندر احوالات من تا بگویم شعرکی هرچند چرند
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
قبل تقاضات سرودم !! بیاین اتش زدم به طبع شعریم. 
من محو خدایم و خدا آن منست ...هر سوش مجوئید که در جان منست
سلطان منم و غلط نمایم بشما...گویم که کسی هست که سلطان منست ( مولوی)
سلطان منم و غلط نمایم بشما...گویم که کسی هست که سلطان منست ( مولوی)
تاپیکی یافتم اندر احوالات من تا بگویم شعرکی هرچند چرند
چرندی را رها کن بیا با ما صفا کن بگو شعری ، سرودی خودت را تخلیا کن
من محو خدایم و خدا آن منست ...هر سوش مجوئید که در جان منست
سلطان منم و غلط نمایم بشما...گویم که کسی هست که سلطان منست ( مولوی)
سلطان منم و غلط نمایم بشما...گویم که کسی هست که سلطان منست ( مولوی)
اخه جانم فدای اون کلامت شده الکن زبان از شعرهایت چه گویم جز چرندیات بسیار مرا در خاطراتت خوب بسپار
شدم راهی تاپیک شعرت دستم خالی دلم پر از نبودت کجایی ای شیرین زبانم بیا نذار تنها بمانم
من محو خدایم و خدا آن منست ...هر سوش مجوئید که در جان منست
سلطان منم و غلط نمایم بشما...گویم که کسی هست که سلطان منست ( مولوی)
سلطان منم و غلط نمایم بشما...گویم که کسی هست که سلطان منست ( مولوی)
ببین جانان جان میهمان داریم دو بوی عنبر و ریحان داریم اگه دردی بود ترست نباشد درین اشعار بسی درمان داریم تقدیم به میهمانان عزیز
من محو خدایم و خدا آن منست ...هر سوش مجوئید که در جان منست
سلطان منم و غلط نمایم بشما...گویم که کسی هست که سلطان منست ( مولوی)
سلطان منم و غلط نمایم بشما...گویم که کسی هست که سلطان منست ( مولوی)
این اخری دیگه خرابکاری بسیار بود
من به سبک شعر نوی نیمایی خوندم
من محو خدایم و خدا آن منست ...هر سوش مجوئید که در جان منست
سلطان منم و غلط نمایم بشما...گویم که کسی هست که سلطان منست ( مولوی)
سلطان منم و غلط نمایم بشما...گویم که کسی هست که سلطان منست ( مولوی)
دراین غربت نشستم من تنها چه گویم چه سرایم درددلها
دلم پر ازغصه و تنهایی تو دردمنو خوب میدانی دلم خواهد ببینم مادرم را اگرچه باشد اندازه انی
سمیرا جان چه زیبا میسرایی چرا غم در دلت میپرورانی برو خوش باش و حال و حولی در کن نشین کنج خونه زانو بغل کن
خخخخ تا حالا از خودم شعر در نکرده بودم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
