شوهرم اومده خونه خابیده تا الان. تا بیدارشد گفت پاشو بریم بیرون. گفتم حس بیرون ندارم. گفت اوووووووه. باصدای بلند
الان تنهایی رفت بیرون
خب
خیلی هم بی مهر نیستا طفلک
خوب چرا نرفتی؟
خب خواسته جبران کنه تو هم یکم ناز میکردی و میرفتی
دیشب مریض بودم. سردرد شدید داشتم قرص خوردم برای اولین بار زودتر ازون خابم برد. حتا نپرسید چته که قرص میخوری. نصف شب بیدار شدم دیدم یه طرف واسه خودش خابیده اصلا نیومده ببینه من در چه وضعی ام
منظورم اا ناز ادا و عشوه اومدنه نه قهر
اخی 
سلام خوب حالا مشکل چیه؟ادم یه روز شاده یه روز بی حوصلست یه ساعت میخندی یه ساعت بعدش غمگین وبی حوصلست نمیشه بخاطر یه همچین موردی اسم بی مهری بزاری
وای من اگه شوهرم بگه بیا بریم بیرون.....هنوز ب از دهنش بیرون نپریده مثل جت آماده میشم ومی پرم تو ماشین
البته اگه شما حسش نداشتی بحثش جداس
البته اگه شما حسش نداشتی بحثش جداس
مقصرخودتی من به شوهرم میگم بریم بیرون میگه بابچه۱ماهه بیرون چیکارداری خودش تنهارفت 'به شوهرمن میگن بی مهر
مردا با ما فرق دارن،دیشب از نطر همسرت بهترین کار این بود که بزاره تو بخوابی
چقدر بعضی از خانمها حس و حالشون با کلاسه
بابا منو میبینی شوهرم شبا که داره از سر کار میاد تا توی راهه آماده شدم به محضه اینکه رسید هولش میدم توحمام و 15 مین بعدش کفه خیابونیم تا نصفه شب
خب وقتی گفت بریم بیرون میرفتی حالتم عوض میشد
بابا منو میبینی شوهرم شبا که داره از سر کار میاد تا توی راهه آماده شدم به محضه اینکه رسید هولش میدم توحمام و 15 مین بعدش کفه خیابونیم تا نصفه شب
خب وقتی گفت بریم بیرون میرفتی حالتم عوض میشد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
