پسرم ۷سالشه صبح یهو بالا اورد استفراغشبند نمی آمد بردمش بیمارستان کودکان آمپول زد دارو داد الان آبم میخوره بالا میاره نمیدونم چکارکنم آمپول انگار اثر نکرده😔چی بدم بخوره استفراغش بند بیاد
از باغ میبرند که چراغانیت کنند/تا کاج جشنهای زمستانی ات کنند/پوشانده اند صبح تورا ابر های تار/تنها به این بهانه که بارانیت کنند/یوسف به این رهاشدن از چاه دل میند /اینبار میبرند که زندانی ات کنند/ای گل گمان مبر به شب جشن میروی/شاید به خاک مرده ای ارزانیت کنند/یک نقطه بیش فرق رحیم ورجیم نیست/از نقطه ای بترس که شیطانیت کنند/آب طلب نکرده همیشه
۱ساعت بعد آمپول چیزی نباید میخورد حتی آب.بچهای منم اینجوری شدن.
پسر من هروقت پرخوری میکنه اینجوری میشه استفراغش آمپول نزنه بند نمیادخیلی بده
از باغ میبرند که چراغانیت کنند/تا کاج جشنهای زمستانی ات کنند/پوشانده اند صبح تورا ابر های تار/تنها به این بهانه که بارانیت کنند/یوسف به این رهاشدن از چاه دل میند /اینبار میبرند که زندانی ات کنند/ای گل گمان مبر به شب جشن میروی/شاید به خاک مرده ای ارزانیت کنند/یک نقطه بیش فرق رحیم ورجیم نیست/از نقطه ای بترس که شیطانیت کنند/آب طلب نکرده همیشه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
این اپیدمی شده بین بچه ها.نمی دونم حالا علایم کروناست.یا چیز دیگه.
خودمم چندروز پیش اینجوری شدم اسهال استفراغ شدید
از باغ میبرند که چراغانیت کنند/تا کاج جشنهای زمستانی ات کنند/پوشانده اند صبح تورا ابر های تار/تنها به این بهانه که بارانیت کنند/یوسف به این رهاشدن از چاه دل میند /اینبار میبرند که زندانی ات کنند/ای گل گمان مبر به شب جشن میروی/شاید به خاک مرده ای ارزانیت کنند/یک نقطه بیش فرق رحیم ورجیم نیست/از نقطه ای بترس که شیطانیت کنند/آب طلب نکرده همیشه
اره مخصوصا استفراغ که اسید معده گلوشونو داغون میکنه
از باغ میبرند که چراغانیت کنند/تا کاج جشنهای زمستانی ات کنند/پوشانده اند صبح تورا ابر های تار/تنها به این بهانه که بارانیت کنند/یوسف به این رهاشدن از چاه دل میند /اینبار میبرند که زندانی ات کنند/ای گل گمان مبر به شب جشن میروی/شاید به خاک مرده ای ارزانیت کنند/یک نقطه بیش فرق رحیم ورجیم نیست/از نقطه ای بترس که شیطانیت کنند/آب طلب نکرده همیشه
نداشتم رفتم بیمارستان بهم شربشوداد آمپول زد پسرم بهانه آب میکنه تامیخوره بالا میاره الانم پاشد بهانه آب کرد بهش ندادم ترسیدم بالا بیاره خوابید طفلی 😔
از باغ میبرند که چراغانیت کنند/تا کاج جشنهای زمستانی ات کنند/پوشانده اند صبح تورا ابر های تار/تنها به این بهانه که بارانیت کنند/یوسف به این رهاشدن از چاه دل میند /اینبار میبرند که زندانی ات کنند/ای گل گمان مبر به شب جشن میروی/شاید به خاک مرده ای ارزانیت کنند/یک نقطه بیش فرق رحیم ورجیم نیست/از نقطه ای بترس که شیطانیت کنند/آب طلب نکرده همیشه