2737
2734
عنوان

کمک .........................

364 بازدید | 12 پست
سلام من یه مامان شاغل هستم پسرم هفت ماه و نیمه است کارم هم رسمیه ،چیزی که منو نگران کرده و ذهنمو مشغول کرده اینه که اگه بخوام بعد از اتمام مرخصی برم سر کار (اول بهمن) کار درستی میکنم یا نه؟؟؟
میتونم مدتی مرخصی بدون حقوق بگیرم ولی میترسم که جدایی منو پسرم سخت تر بشه؟؟مادرم نمیتونه بچمو نگه داره و اگه بخوام سر کار برم بچم رو پیش مادر شوهرم میزارم.در ضمن از صبح تا ساعت 12/5 سر کارم. ؟؟؟؟؟
صبح که شما بچه ها رو از خواب بیدار میکنید لحظات شیرین خوابشون هست. وقتی اونا رو بیدار میکنید یا حتی توی خواب نقل مکانشون می کنید ناراحت نمی شید؟ ؟؟
با مرخصی گرفتن کارمو از دست نمیدم ولی ممکنه جابهجا بشم که خیلی خیلی بد میشه


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2742
منم وقتی کیانام رو باردار بودم خیییییلی به این چیزها فکر کردم بیدار کردن اول صبحش و ...
با این تفاوت که من بجز مهد چاره دیگه ای نداشتم نه مادر خودم می تونست و نه مادر همسرم . آخرش هم تصمیم گرفتم کاری که بهم به معنای واقعی جون می داد رو ول کنم و کیانام رو خودم نگه دارم شاید بهترین کار رو کرده باشم ولی همیشه یه غمی توی وجودم هست امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیری...
یه جایی خونده بودم که وقتی یه نفر زیادی عاشق یه نفر باشه بیشتر از این که بگه دوستت دارم میگه مواظب خودت باش!!!
2740
به نظر من بچه ات رو بزار پیش مادرت همسرت،مطمئن باش خیلی خوب ازش نگهداری میکنه. ولی کارت رو از دست نده.واقعا حیفه.چند ماه دیگه بچه ات به این وضعیت عادت میکنه. ممکنه الان به خاطر مسائل بعد از بارداری یه کم احساساتی شده باشی. یه چند وقت بگذره حساسیتت کم میشه
تو مشغول مٌردنت بودی...........
مامان کیانا ی عزیز منم دقیقا شرایط شما برام پیش اومد و قید کارو به خاطر دخملم زدم.گاهی خیلی ناراحتم از این کارم اما خوب لحظات شیرینی رو در کنار دخترم سپری کردم.الانم که دومی رو باردارم .اما اگه شرایطش برات پیش اومد حتما برو سرکارتتتتتتت
خدا جونم به خاطر وجود همسرم و دخترام هزاران مرتبه شکرررررررررررررر.مهرسای مامان 1فروردین جمع مارو 4نفره کرررررررد
مامان کیانا چرا غم؟؟؟؟؟ بچم از همه چیز مهمتره اصلا به خاطر نیاز های آیندش میخام برم سر کار ،چون دوست دارم شاد و فعال باشم جدایی واسم خیلی سخته ولی باید احساساتم رو متعادل کنم
کار خیلی درستی میکنی مارال جان شما مادر شوهرت رو داری که میتونه بچتون رو مثل بچه خودش و شاید هم عزیزتر مراقبش باشه شانسی که من نداشتم و حاظر نبودم به هیچ غریبه ای اعتماد کنم الانم هر وقت دلم برای کارم تنگ میشه کیانام رو بغل میکنم و بوش میکنم و می بوسمش تا یه بار دیگه بفهمم برای چه فرشته ای من این کار رو کردم...
یه جایی خونده بودم که وقتی یه نفر زیادی عاشق یه نفر باشه بیشتر از این که بگه دوستت دارم میگه مواظب خودت باش!!!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687