چند هفته پیش تو خونه ما یک مشما پر از لباس های نوزادی پاره برای هر دو جنس دختر و پسر پیدا شد.ما اصلا اون لباس ها رو تا حالا ندیده بودیم.از هرکی هم که تا هفته قبل اون اتفاق تو خونمون رفت و آمد داشت هم پرسیدیم اصلا هنگ کردن.ما اون لباس ها رو بردیم سر کوچه گزاشتی ولی هنوز فکرمون مشغول اون هست و از این اتفاق ها تو خونمون زیاد میافتد مثلا یهو یه چیزی گم میشه و دیگه هیچ وقت پیدا نمیشه یا مطمئن هستی که مثلا ظرف رو گزاشتی رو میز ولی برمیگردی ظرف رو زمینه خارج از اینا اتفاق ترسناک تو خونمون نمیافته. البته خونه ۱۰۰ سال ساخته که ۵۵ سال پیش پدر بزرگم خونه رو میخره و ۸ سال پیش باز سازی میکنه
الان فکرم درگیر اون لباساست