بیا باور کنیم بدون هم نمی‌توانیم !
از تو چه پنهان این روزها هوس کرده ام آن غرورِ لعنتیِ مردانه ات را کنار بگذاری وَ کمی ، فقط کمی دلبریِ مردانه نثار لیلایت کنی.
اصلا به قول خودت آب ببندی به عاشقانه هایمان .....
چه می‌شود مثل یک ترانه کوچه بازاری از کوچه باغِ دلم گذر کنی ؟؟
زن ها زیادی خیالبافند، اما شما مرد ها گاهی باید به این خیالات ناخونکی بزنید .
باور کن مزه اش از خلال هایِ سرخ کرده سیب زمینی تُردِ مورد علاقه ات خوشمزه تر است !
می‌گویی تو همیشه خیالبافی ، های دلبر ...! سهم ما از هم خیال است؟؟؟
بیا به خیالاتم ناخونک بزن ، بیا
از خواب های شبانه ام گذر کن ، در گوشم ترانه کوچه بازاری بخوان ، بگذار کمی از شراب خیالاتِ خاممان مدهوش شویم .
همیشه که نباید به ساز عاقلی کوک بود ؛گاهی باید به محله کولی ها سری بزنی، تا لیلا برایت ساز عاشقی کوک کند.
چشم در چشم اطلسی ات با صدای ن چندان دلکشش دلبری کند ...
بیا کمی عاقلی را کنار بگذار ...
من را ببین مردِ ابریشمی من ! لیلایت ساز دلش را دیر گاهیست برای دلت کوک کرده
گذر کن از کویش .
گذر کن
۱۴۰۰/۱۲/۲۰
حسیب_نویس
بدون ویرایش
