الان کلی بحث داشتیم باهم با شوهرم من خونه بابام اینام اونماومد که حرف بزنیم دعوا تموم شه منم گفتم نمیخوامت اخه واسه هررچیزی سرم داد میزنه
اونم موقع رفتن گف میرم با یکی دیگه میحرفم
ینی جیغ کشیدم بابام و شوهرم اومدن بالاسرم کلی بوسم کردن بغلم کردن اوروم شم شوهرم گف بخدا اونجوری گفتم حرصتو درارم تو دنیای منی
ولی من نرفتم گفتم برو باهاش بحرف
الانم داغونم دااااغون هم دلم میخوادش هم دلم آتیش میگیره واسه حرفش