من چن ماه عروسی کردم...از بعد عروسی یکم کسب و کار شوهرم ریخته بهم.... من هی سعی کردم درکش کنم ازش چیزی نخام... اونم اصلا به روی خودش نمیاره که ی پولی چیزی بده... از بعد عروسی همش خونوادم هی بهم پول دادن همش از اونا خرج کردم واسه خودم... یکی دوبار بهش گفتم پول بده میخام برم لباس بخرم هی میگه ندارم منم دیگه هیچی نگفتم گفتم دستش خالیه... ولی میبینم هی برا خودش لباس میخره کفش میخره
من خونه پدرم با اینکه بنا ساختمان بود ولی همیشه بهترین لباسا رو بهترین خرجا رو داشتم...
الان خونوادم همش میگن خب اون موقع که مجرد بودی همیشه ی دست لباس جدید تنت بود از وقتی شوهر کردی همش همون لباسا قبلی که از خونه بابات بردی
خب
واقعا زورم میگیره میگم اگه نداره چرا خودش میخره من خونه بابام اون همه بریز و بپاش داشتم ولی اینجا...
غرورم اجازه نمیده دوبار بیشتر بگم پول
دو سه بارم گفتم بزار برم سرکار دستم تو جیب خودم باشه نمیزاره
میخام واسه عید اگه دیگه پول نداد لباس بخرم... ول کنم برم خونه بابام درسته نداره منم درک دارم... ولی کسی که نداره واسه خودشم نمیخره
کسی که کسب و کارش به هم ریخته باشه چپ وراست برای خودش لباس نمیخره اصلا پولم باشه حوصلشو نداره
همین اول کاری درستش کن وگرنه خیلی سخت میشه کارت
عزیزم زندگی سختی و اسونی داره ، نباید وقتی سخت شد فرار کنید که ، الان باید با همسرتون همفکرس کنید ببینید برای زندگیتون چه کاری میتونید انجام بدید ، خودتون هم یه تلاصی کنید الان دیگه مستقل هستید از خانوادتون
منم خونه بابامم ولی اگه مشکلی هس اول درس بشه چون بعدا هیچی درست نمیشه
چون خانواده ت. دادن بدعادت شده. اگه لباست پاره هم نشد دیگه ازونا پول نگیر
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
