آقا شوهرای خاهرشوهرام هميشه رو من ی حساب دیگه باز میکردن آخه از اون جاری دیگه ام بدشون میاد ولی به من خیلی احترام میزارن
شوهر خاهر شوهر بزرگم خونشون و همین طوری رایگان داده دست ما.... بعضی شبا میاد طبقه پایین میخابه فردا میره سرکار چون خونش دوره
هر شبم که میاد میگه شارزر گوشی بده
دیشب امد گف شارژ بده من گوشیم خاموش بود با شوهرمم لج کرده بودم اعصابم خورد بود گفتم برو آخر شب که خاستیم بخابیم میدم بهت
شوهرمم رفته گفته شارژر نمیده... اونم زنگ زده داداشش اون همه راه شارژر آورده براش
شب که خاستم شارزر بدم شوهرم گف زنگ زد داداشش شارژر آورد براش
موقعی که گفتم شارژر نمیدی خجالت کشید
الان نمیدونم چجوری تو روش نگاه کنم الان پیش خودش میگه من خونه تازه ساز و به اون بزرگی دادم همینجوری دستشون اون حاضر نبود ی شارژر بده