چند وقت پیش دزد اومد خونمون به اتدازه ۶۰ ۷۰ میلیون دزدی کرد ازمون پسر عموی شوهرم اومد گفت من دزدو دیدم برو ازش شکایت کن خودم میام شاهد میشم .شوهرم رفت از طرف شکایت کرد و انداختش زندان بعد اومد سراغ پسر عموش گفت حالا بیا بگو تو دیدیش تا اینو بهش گفت جا زد گفت من اشتباه کردم همینجوری گفتم و کلی گریه زاری کرد شوهرمم عصبی رفت شکایتشو پس گرفت و اومد حالا طرف از ما شکایت کرده که به من تهمت زدن من ۳۰ میلیون خرج کردم باید بدنش شوهرمم واسه اینکه پول نده به دزده رفت وکیل گرفت وکیل هم ۱۵ میلیون میخواد حالا رفته به پسر عموش گفته باید بیای پول وکیل و بدی وقتی میای میگی من دیدمش برو شکایت کن اونم هر چی از دهنش در میاد میگه ....
شوهرم شیشه های مغازشو اورده پایین و پسر عموش رو تا سر حد مرگ کتک زده حالا خیلی دوستش داره ها ولی انقدر عصبی بوده چشمش کور بوده ...
پسر عموش هم ازش شکایت کرده انداختنش بازداشتگاه امروز صبح رفتن دراوردنش ...
حالا قبل از این که شوهرم بیاد خونه زن پسر عموش اومد در خونمون گفت بیا پایین کارت دارم وقتی رفتم ابرو واسم نزاشت انقدر که داد و هوار کرد کل در و همسایه ریختن بیرون مجبور شدم حداقل یه سیلی بهش بزنم تا رفتم بیرون گفت تف تو روت زنیکه ج .. اصلا زبون به دهن نمیاورد منم مجبور شدم یه سیلی بزنمش تا سکوت کنه ....
حالا شوهرم اومده خونه کلی دعوام کرده ...