کلا وقتی با چیزی مخالف باشم یا نخوام انجام بدم باید قبول کنند چون به نفع خودشون هست اون موقع دلیلی ندارم براش ولی بعداً مشخص میشه
البته نمیشه جلوی تقدیر گرفت یک بار یک خانمیپیر قرآن باز میکرد گفت چند روز دیگه یکی میاد خونتون یک چیزی میاره نخور ما هم یادمون رفت از اتفاق اومد و آورد ما هم خوردیم و تا یک ماه مریض بودیم
یا گفت مواظب آتش بخاری و این جور چیزا باشه ما هم رفتیم بیرون شهر بچه خواهرم رفت دم آتش منقل و نفت ریخت و دستش سوخت و بیمارستان و اینا
پس هر چقدر هم حس کنیم و بدونیم جلوی تقدیر نمیشه گرفت