آخه برعکس اون من خیلی تلاش کردم
هیچ مناسبتی برام هیچ هدیه ای نخرید، همیشه سر افکنده شدم پیش خانوادم، حتی رستوران رفتن رو از من دریغ کرد، برعکس من کمکش کردم زمینشو بفروشه، ماشینشو بفروشه، که یه آپارتمان نقلی بخریم و اجاره ندیم تو این زمونه
من ماشینمو هدیه دادم بهش که خیالش راحت باشه
ولی اون الان که منو از دست داده هر روز استوری از دلخوشیاش میذاره گویی که من مانع دلخوشیاش بودم...