مادر شوهرم خیلی زرنگه حرصمو در میاره

هرچی هستتتت مادر شوهر من نیستت

برو خدارم شکر کن این مادرشوهرته نه من شوهر من

من حرصم دراومد همین الان

بگو نپرسیدی مگه

کاش من ب عشقم‌برسم 

مادرشوهرم ازم‌بپرسه شام چی خوردی کی رابطه داشتین:/

بگو اوه مامان چ زود یادت میره الان ک گف یا گفتم میخوای جدول حل کن واسه حافظه خوبه

خداروشکر مادرشوهرم من کاری بکارم نداره 

نه خوبی زیاد میکنه نه نه دخالتی منم راضیم 

از دست شما عروسااا 😅

یبار زنداداشمو گفتیم وایسین شام

گفتش نههه محمداقا خسته ست گفته بریم

همووون لحظه داداشم اومد بعد به زنش گفت شب وایسیم نظرت چیه؟

😒

😂😂😂😂😂

مادر شوهر منم ۳ سال پیش اینطوری بود . و اره ادم حس بدی بش دست میده. اما‌الان دیگه هم مادرشوهرم عاقل شد هم من با سیاست شدم و هم شوهرم حسابی چسبید ب زندگی و کار و تلاش و  اینا  و قید حرفای خاله زنکه رو زد و ب مادرش و خواهراش تذکر میداد . در کل جا افتادم دیگه واسشون خیلی از کارای شیطانیشونو کنار گزاشتن خخخخخ

خخخ دیگه اونم هیچی نگفت

خدایی ما هم ادمای تیکه بندازی نیستیم وگرنه کس دیگه بود سر همون یه دعوا راه مینداخت که چرا دروغ میگی

حقشم بود خب نمیخوای وایسی این اداها و دروغا چیه

مثه ادم بگو

نمیدونم کلا چشه عصابتو بهم میریزه

یکمم زیادی درونگراست دیگه باز بدتر

خخخخخخخخ منم خیلی درونگرام . عب نداره دست خودش نی درکش کنید و خوبه ک تیکه بندازو اینا نیسین .

با خونواده ش خوبه

اخه دو ساله عروسمونه

باورت میشه کلااااا اگر حرف بزنه سرجمع ده دقه بیشتر نمیشه

همینجور صم و بکم 😐

یا مثلا همه دستمون بنده داریم کار انجام میدیم اون همینجور نشسته سر جاش

درسته وظیفه ی قانونی یا شرعی ش نیست اما اخلاقا بد نیست پاشه به مادر شوهرش یه کمکی بکنه..

مامان منم انقدددددر مظلومه میگم خب مامان جان اینهمه کار ریخته سرمون یه بخشیشو بده اون

تازه من که میگم دو تا سیب زمینی میبره پوست بگیره

درصورتیکه خودش باید پاشه انجام بده نمیشه ادم هی بهش دستور بده

بخدا الان میگی.. یکم دخالت کنه کفرت درمیاد