از صب تا الان مث سگ جون کندم بشور بساب باقالی پلو بامرغ گذاشتم شوهرمم تو تخت حکم بازی میکنه .بعد مادرش زنگ زده کجایی چرا خبری ازت نی کی اونجاس مادرشه؟میگه ن میگه ن دروغ نگو میگه ن بخدا میگه خونه مادرشی میگه نه ....خداوکیلی یعنی مادرم از نظر اینا نباید بیاد خونه دخترش یا مابریم؟؟؟خودش نمیره خونه اولادش؟منم زنگ زدم گفتم از صب تو تخت بوده خیلیم گقتم برو سر ب مادرت بزن نرفت.میگه اومد اومد خوش اومد .چکارش دارم میگم اخه فک کردی مهمونیم ...میگه همه اینجان گفتم شما هم چیزی بخورید گفتم اتفاقا باقالی پلو بامرغ داریم.میگه خوبه حالا یه چی دارین.