2733
2739
عنوان

مریضی نورافیبراماتوز

131 بازدید | 9 پست

با عرض سلام خدمت اعضای گروه بنده با توجه به اینکه اقا هستم و سنم سی و پنج سال است با داشتن تحصیلات دانشگاهی کاردانی بخاطر مریضی و بیماری نورافیبراماتوز نوع یک تا اخر عمر نمیتوانم ازدواج کنم از ترس اینکه مریضیم تشدید نشود بچم ناقص دربیاید خدایی نکرده یکی دیگر را بدبخت کنم میخواستم نظر شما را در این مساله بدانم ممنون اگه کسی جوابم را بدهد 

تعداد رای : 0
نظرسنجی
الزامی
0
0%
اختیاری
0
0%

آقا خیلی ناراحت شدم ، دوباره درد خودمم یادم اومد باعث ناراحتی بیشترم شد .

منم یه دخترم ۲۲سالمه بیماری صرع دارم ک ۶ساله بهبود پیدا کردم ماهمه به نوعی خیلی سختی میکشیم ، یعنی تو این چندین سال انقدر دلم شکسته انقدر به خدا ناله کردم ک چرا من باید همچین بیماری بگیرم ، اما باهاش کنار اومدم تااینکه باهام رفیق شد و فقط داره باهام زندگی میکنه و دیگه کاریم نداره ، اما باید تا آخر عمرم قرص مصرف کنم  و جز احتمالاته که خوب بشم یا نه ... منم دلم ازدواج میخواد منم میخوام تشکیل خانواده بدم بالاخره هرکس امید و آرزویی داره ، منم دوماه پیش خواستگار داشتم اومدن و همچی خوب بود به خواستگارم این موضوع گفتم قبول کرد بعدش رفتیم ازمایش ولی ۲ساعت بعد ازمایش همچی کنسل شد و من خیلی دلشکسته شدم که چرا اینطوری شد چه حکمتی داشت خدا ....

نمیدونم اصلا جاش اینجا بود که این حرفارو زدم یانه فقط خواستم اظهار هم دردی کنم و بگم منم به عنوان یک دختر این مشکل دارم ، و همش غصه میخورم ک من چمه که تا یکی اینو میفهمه فرار میکنه بابا من دارم با صرعم زندگی میکنم خیلی حالم خوبه چرا شما میترسید بخدا مسری نیست ، نمیدونم اون آقا این فکرو نمیکنه ک ممکنه بیماری در هر وهله ایی از زندگی رخ بده و این ماییم که ثابت میکنیم تا کجا پای عشقمون هستیم .وای خداخیلی دلم شکسته  ،

بابا ای خدا مگه ما دوست داشتیم ک بیمار باشیم خب دست خودمون نبوده پس چرا اینهمه دلشکستگی ،، شما جای داداش ما ، اگر شما سالم بودی و میرفتی خواستگار کسی که صرع داشت دختره و این شرایط و دوسش داشتی و خانوادت قبول نمیکردند توچه میکردی پاپس میکشیدی یا پاش وای میستادی ؟؟؟

دیگه بخودم گفتم که هیچ خواستگاری رو راه ندم خونمون اخه من باید به چندنفر بگم تا یکی قبول کنه  خب غرور من له میشه .

من خیلی درکتون میکنم ، ولی نمیدونم خودم چکارکنم چی بگم .. 

یعنی همه سالم هستند که باهم ازدواج میکنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نوشته بود:؛:؛:؛:کسایی که تو سرنوشت هم باشن، به همدیگه برمیگردن.شاید دور باشن، شاید دور بشن، شاید دیر همو پیدا کنن اما بالاخره میرسن ...♤♤                                        عجیب نیست که یک کتاب بعد از چندین‌بار خوانده شدن، چاق‌تر می‌شود!انگار چیزی لابلای صفحه‌ها جامی‌ماندچیزهایی مثل، احساسات، افکار، صداها...^

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

من سرچ کردم بیماریتونو و دیدم چه چیزی هست.

نمیدونم برای خودم و برای شما و هم نوع خودمون چی بگم ، فقط تنها چیزی ک میتونم بگم اینه که همه یه درد مشترک داریم به نام درک نشدن و ترس عوام از بیماری ماها ، انگار ک دیگران سالم و رباتیک زندگی میکنن . من متاسفم برای مردم و کسایی ک همچین تفکری دارن و نوع نگرششون نسبت به ماها...


خیلی سخته که بگن نمیتونید تا آخر عمر ازدواج کنید ، 

سوال بیماری به فرزند منتقل میشه ؟ 

چطور این همه صبر دارید ؟؟؟

میشه این بیماری رو درمانش کرد برای همیشه یا نه؟

نوشته بود:؛:؛:؛:کسایی که تو سرنوشت هم باشن، به همدیگه برمیگردن.شاید دور باشن، شاید دور بشن، شاید دیر همو پیدا کنن اما بالاخره میرسن ...♤♤                                        عجیب نیست که یک کتاب بعد از چندین‌بار خوانده شدن، چاق‌تر می‌شود!انگار چیزی لابلای صفحه‌ها جامی‌ماندچیزهایی مثل، احساسات، افکار، صداها...^
2728

شما تاحالا خواستگاری رفتید؟

شغلتون چیه ؟

نوشته بود:؛:؛:؛:کسایی که تو سرنوشت هم باشن، به همدیگه برمیگردن.شاید دور باشن، شاید دور بشن، شاید دیر همو پیدا کنن اما بالاخره میرسن ...♤♤                                        عجیب نیست که یک کتاب بعد از چندین‌بار خوانده شدن، چاق‌تر می‌شود!انگار چیزی لابلای صفحه‌ها جامی‌ماندچیزهایی مثل، احساسات، افکار، صداها...^

بعد آقا اینکه کی بهتون گفته نمیتونید تااخر عمر ازدواج کنید ، بیماری مسری هست ، قابل انتقاله  ؟

یا نه خودتون میگید نمیتونید ازدواج کنید و ترس دارید ؟؟؟

اگر نظر خودتونه که اشتباه فکر میکنید ؟

درجه بیماریتون چقدره یعنی خفیفه یا شدید ؟

نوشته بود:؛:؛:؛:کسایی که تو سرنوشت هم باشن، به همدیگه برمیگردن.شاید دور باشن، شاید دور بشن، شاید دیر همو پیدا کنن اما بالاخره میرسن ...♤♤                                        عجیب نیست که یک کتاب بعد از چندین‌بار خوانده شدن، چاق‌تر می‌شود!انگار چیزی لابلای صفحه‌ها جامی‌ماندچیزهایی مثل، احساسات، افکار، صداها...^
شما تاحالا خواستگاری رفتید؟ شغلتون چیه ؟

شغلم اینکه توی یک شرکت خصوصی کار میکنم البته قراره چند وقت دیگه برای خودم کار ازاد بزنم  بله به یک دختری علاقه مند بودم که کارمند و تحصیلاتش لیسانس بود ولی بخاطر بیماری و از ترس اینکه بچم ناقص درنیاد و همه چی از چشم من دیده بشه از ترس اینکه خدایی نکرده بیماریم تشدید نشه حرف دلم را بهش نزدم 

بعد آقا اینکه کی بهتون گفته نمیتونید تااخر عمر ازدواج کنید ، بیماری مسری هست ، قابل انتقاله  ؟ ...

بله توی سایت ها خواندم احتمال اینکه بچه از نظر ژنتیکی سالم به دنیا بیاد پنجاه درصد است احتمال اینکه در سنین بالا بیماری ام تشدید و از نظر اینکه بیناییم را از دست بدم وجود داره 

2738
شغلم اینکه توی یک شرکت خصوصی کار میکنم البته قراره چند وقت دیگه برای خودم کار ازاد بزنم  بله به ...

خب اشتباه کردید ، بهش موضوع رو میگفتید 

ازکجا میدونید ؟ شما نظر اونو خودتون فهمیدید در صورتی که اصلا اون خبرهم نداشته از قضیه ...

ترستونم با مشاور در میان بزارید و با دکترتون تا راهنمایی بهتری کنند و ان شاءالله  شماهم ازدواج کنید ،، 

هرکی این حرفو زده ک تااخر عمر نمیتونید ازدواج کنید اشتباه کرده ، با آزمایش و این چیزا توکل بخدا همچی حل میشه ولی اینکه به ایشون نگفتید نشان از ترس شما داره ، پس اول خودتون رو خودتون کار کنید و باقضیه کناربیاید تا بتونید راحت به ایشون بگید

نوشته بود:؛:؛:؛:کسایی که تو سرنوشت هم باشن، به همدیگه برمیگردن.شاید دور باشن، شاید دور بشن، شاید دیر همو پیدا کنن اما بالاخره میرسن ...♤♤                                        عجیب نیست که یک کتاب بعد از چندین‌بار خوانده شدن، چاق‌تر می‌شود!انگار چیزی لابلای صفحه‌ها جامی‌ماندچیزهایی مثل، احساسات، افکار، صداها...^
بله توی سایت ها خواندم احتمال اینکه بچه از نظر ژنتیکی سالم به دنیا بیاد پنجاه درصد است احتمال اینکه ...

خب همه اینا احتماله و با یکسری کارها که من سر در نمیارم از ین بیماری و خودتون و داروهای که استفاده میکنید و پیگیری روند بیماری میتونید به تعویق بیفته یا بهبود پیداکنه 

نوشته بود:؛:؛:؛:کسایی که تو سرنوشت هم باشن، به همدیگه برمیگردن.شاید دور باشن، شاید دور بشن، شاید دیر همو پیدا کنن اما بالاخره میرسن ...♤♤                                        عجیب نیست که یک کتاب بعد از چندین‌بار خوانده شدن، چاق‌تر می‌شود!انگار چیزی لابلای صفحه‌ها جامی‌ماندچیزهایی مثل، احساسات، افکار، صداها...^
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

طلاق

hanii88 | 27 ثانیه پیش
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز