2777
2789

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

وقتی که عقد بودم سر حرفامون دعوامون میشد 


ولی الان خدارو شکــــــــــــــــــــــر سر همه چی😂😂

باز آمد شوهر بی بهانه، با ادایی کودکانه، هیکلی چون استوانه می کند غر غر به خانه، یادم اید روز اول، گردنش کج، دست و پا شل . پیش بابا موش میشد سر خیس تا گوش میشد . دختری افتاده بودم مهربان و ساده بودم نرم و نازک، شاد و چابک. چشمهایم همچو اهو، عطر موهایم چو شب بو . می شنیدم از لب او حرفایی همچو جادو : من غلام خانه زادت، جان دهم هر دم به یادت، گر نیایی خانه ی من می گریزد روحم از تن . بعد از آن گفتار زیبا خام گشتم من همان جا . شد به پا جشن عروسی کیک و شام و دیده بوسی . بعد از آن دیگر ندیدم هرگز آن اوقات بی غم . قسمتم یک مرد جانی ، اندکی لوس و روانی ، بی اراده همچو یابو، پرخور و مغرور و پر رو . بشنو از من جان خواهر، هر که کرد این دوره شوهر ؛ خاک بر سر گشت و حیران . شد پشیمان شد پشیمان شد پشیمان......
عقد ک دوره خوشیه

از قضا اکثر بحثا دوران عقده،ما هم کلی بحث داشتیم ولی بعد رفتن سر خونه زندگیمون،رابطمون بهتر شد.

بابام که رفت شهر خالی شد،مگر تو چند نفر بودی بابای گلم😭😭😭😭 فراموش کردنت هنر میخواهد و من بی هنرترین انسان عالمم😭😭😭

ما بیشتره دعواهای نامزدیمون سر خانواده ها بود رفتیم زیر سقف دعواهامون تغییر کاربری داد ببشتر مربوط به خودمون بود چند سال بعدشم سر بچه بود خداروشکر الان جو آرومی حاکمه چون دیگه اون انرژی قبلو نداریم حوصله دعوا هم نداریم

از قضا اکثر بحثا دوران عقده،ما هم کلی بحث داشتیم ولی بعد رفتن سر خونه زندگیمون،رابطمون بهتر شد.

ااا چ جالب ما دوره عقد کلا صفا بودیم

البته الانم خیلی خوبه ولی خب مسئولیت سخته

آبجی من تا شب قبل از عروسیشون باهم بحث داشتن😂😂😂 آبجیم زد گوشیشو شکست ولی الان خیلی خوبن باهم

شوهرمم زد گوشی منو شکست😐🔪

فرشته ی من ۲۲ دی زمینی شد😍خوش اومدی نلینم🥰😍❤❤❤❤
2801
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز