اونا ک کرونا گرفتن من هی غذا بردم. ابمیوه و... میزاشتم پشت در خونشون و میومدم
اما الان ک ما مریضیم. هیچی.
فقط زنگ میزنه میگه تو حیاطت برو سرخ کن چیزی که بوش به خودت و بچه هات نخوره😑منم حالم بده نمتونم زیاد اشپزی کنم
خیلی ناراحتم. دارم با اشک تایپ میکنم. از خانواده شوهرم شانس نداشتم از خانواده خودمم. احساس بی کسی میکنم
اولین اصل زندگی از هیچکسی هیچکسی حتی نزدیک ترین افراد زندگیت هم یاد بگیر تمرین کن که هیچ گونه انتظاری نداشته باشی
بگی که برات انجام بدن هم نمیدن ؟ شاید نمی‌دونن
به مامانت گفتی که نمیتونم آشپزی کنم؟
شاید واقعا فکر نمیکنن اوضاعت جدی جدی بد باشه شاید فکر میکنن خفیف گرفتی یا هر چی
بهشون بگو
حتما بگو
نباید ار کسی انتظار داشته باشی
اگه دلت میخواد کار خوبی در حق کسی بکنی انجام بده ولی انتظار جبران نداشته باش چون خودت اذیت میشی
من توی شرایطی که مریضم خیلی برام مهمه که اطرافیان بهم توجه کنن توی هیچ حالت دیگه ای سختی خودمو روی دوش کسی نمیذارم ولی دوره بیماری مخصوصا کرونا که اگه استراحت نکنی اوضاعت می‌تونه انقدر وخیم بشه که آدم تا مرگ پیش بره حمایت خانواده واقعا واجبه حتی در حد تعارف
کسایی که مدعی هستن دوستمون دارن توی سختی هایی مثل بیماری هست که باید دوست داشتن خودشونو ثابت کنن وگرنه توی حال خوب همه رفیقن
ببین حتما باید بگی گاهی اوقات طرف فکرش کار نمیکنه وگرنه قصد بی محبتی نداره شاید بهش گفتی خوبیم فلان اون بنده خدا هم فکر کرده سر پایی
تو باید اول شرایط خودتو توضیح بدی که نمیتونی آشپزی کنی بعد انتظار داشته باشی طرف بفهمه که برات غذا بیاره
این نقاب من سالمم رو از روی صورتت بردار ببین زنگ میزنن و غذا می‌فرستن یا نه
انتظار نداشته باش غیب بدونن زنگ بزن و بگو بهشون
بیخودی نشستی غصه میخوری مطمئنم مامانت نمی‌دونه اوضاعت چطوره خیالش بیخودی راحته
اگه بخاطر استراحت نکردن و نخوردن غذای خوب و مقوی بلایی سرت بیاد خودت مقصری
