کمکم کنید همش دارم گریه میکنم
کائناتو به خودت نزدیک نکن
دقیقا منم همینجوریم شبا از فکر و خیال خوابم نمی‌بره میترسم خیلی اینکه کساییو که دوستشون دارم از دست بدم
سودای مغز گرفتی عزیزم.تو نت سرچ کن میفهمی چی میگم
عزیزم مرگ دست خداس از کجا معلوم یوقت ما زودتر نمردیم ؟؟؟عی ب خودت بگو اینا
من اصلا...
عزیزم منم همینم،مدام افکار ناخواسته تو ذهنمه ،اگر شدید باشه افکارت وسواس فکریه
من مادرم خدابیامرز خیلی مریض بود خیلی گریه میکردم چون همش میگفت من دارم میرم و منو خیلی دوست داشت و عاشقم بود و منم خیلی دوستش داشتم و بهش وابسته ولی میتونم بهت بگم خاک متاسفانه خیلی سرده.... راسته میگن اگه کسی رو نبینی مهر و محبت دو طرف کم میشه.... خاطرش تو دلم و قلبمه براش فاتحه میحوانم ب یادشم ولی چ میشه کرد دارم زندگی میکنم و اونجوری نیس ک بگی نتونی زندگی کنی و همش گریه کنی عادت میکنی
منم دو ساله اینجوریم الان نیم ساعت پیشم گریه میکردم به خواهرم پیام دادم ببین مامان نفس میکشه خوبه 😑میگه چته باز دیونه شدی 😭😭😭 فشار خون مامانم بالاست چن بار بیمارستان بردیم دوساله آرامش ندارم دور از جون یه چیزایی را تصور میکنم زار میزنم
جلوی فکر رو نمیشه بگیری،هرچقدر بیشتر بخواهی بهش فکر نکنی توی ذهنت پررنگ تر میش
درمانش اینه که بزاری افکار بیان تو ذهنت ولی تو بهشون توجه نشون ندی ،مثلا اگر همیشه بعد از افکار دعا میکردی بیش از حد و افراطی این وسواس بود،از این به بعد سعی کن وقتی فکر اومد بهش بی توجه باشی و دیگ اون عملو تکرار نکنی،اظطراب میگیری ولی تنها راه خوددرمانیه که روش مواجهه و عدم پاسخ نام داره
منم قبلا همش فکر میکردم اگه عزیزام بمیرن چه میکنم
ولی از وقتی خودم مریض شدم همش میگم اگه خودم بمیرم چه بلایی سر دخترام میاد و هر کاری هم مبکنم نمیتونم فکرهارو از سرم بیرون کنم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
38 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
