همش کاراش رو اعصابه و خیلی حرص در بیار.بهش بگم بالا چشمت ابرو سریع قهر میکنه.امروز گفت میرم ختم یکی ازآشناهاش صبح خاکسپاری هست ظهر ختمش .نگاه کردم شب اومده پرسیدم امروز مغازه رفتی گفت ن نشد ختم طول کشید فلان و بهمان .گفتم چطور تویی ک مغازه رو اصلا نمی بستی یه روز فقط بخاطر ختم بستی .آخه ختم تا ظهر بعدازظهر کجا بودی .بهانه کرد ک رفتیم صاحب عزا رو رسوندیم فلان و بهمان.حسم میگه دروغ میگه .الانم قهره از دیشب.یعنی تا بگم بالاچشمت ابرو هست قهر میکنه.چیکار کنم باهاش