واقعا نمیفهمم جرا تا اسم مذهبی میاد گزارش میزنید میترکونید!!!
من گفتم که دلیل اینکه تاکید کردم روی مذهبی بودنشون رو بهتون میگم.
دلیلشم اینه که اینا همکار شدن و دوست خانوادگی شدن.
همگی بسیار معتقد.
ولی مرده عاشق این دختر شد و انقدر به هوای راهنمایی های برادرانه، جلوی چشم زنش، به این دختر نزدیک شد که اونو هم وابسته کرد
.زن معصوم و از همه حا بی خبر مرده هم از اینکه با این دختر فرهیخته دوست شده ، خوشحال بود.
رابطه اون دو تا زیاد طول نکشید و دختره،مرده رو از زندگیش پرت کرد بیرون خداروشکر.نذاشتید بگم داستانشو.خیلی مفصل و عجیب بود.
ولی فقط اینو بگم که همیشه دختره به من میگفت دلم واسه خانوم اون مرده خیلی میسوزه،چون فکر میکرد بخاطر مذهبی بودن من،مذهبی بودن خودش،و مدهبی بودن شوهرش،امکان نداره چنین اتفاقی واسه زندگیش بیفته. در حالی که افتاد.
خانما فکر نکنید همیشه از جانب کسی زندگیتون تهدید میشه که تیپ امروزی داره و ...
وجدان، تیپ نمیشناسه.
در هر صورت مرز بذارید واسه روابطتون.رفت و امد کنید ولی با چشم باز.به نشانه ها حساس باشید.نگید از همسر من یا از فلانی بعیده بخاطر اعتقاداتش.هیچ چیز از هیچ کس بعید نیست.
هوای روابطتونو داشته باشید در هر صورت و چشماتونو باز کنید