سلام بیاین راجب ارزو هامون بگیم:)
خیلی دلم میخواد به ماه نگاه کنم و باهاش صحبت کنم...
ولی هیف که اجازه ندارم درو باز کنم
خیلی دلم میخواد وقتی دوستام میگن بیا باما بیرون بگم باشه..
ولی هیف که اجازه ندارم
خیلی دلم میخواد اهنگو زیاد کنم...
ولی هیف اجازه ندارم
خیلی دلم میخواد گریه کنم...
اما هیف اجازه اینم ندارم!
دلم میخواد یروز بدون دعوا خونوادگی کنار هم باشیم
اما غیر ممکنه!!!
من ارزوهای کوچیکی دارم اما مطمئنم هیشوقت بهشون نمیرسم
مطمئنم که هیشوقت نمیتونم با یکی صحبت کنم من هیشکسو ندارم که باهاش دردودل کنم.
عاشق ماهم دلم میخواد یبار فقط بهش خیره بشم
اما نمیتونم
دوست دارم وقتایی که حالم خوب نیست مثل الان...
یکی بهم پیام بده بگه حالت چطوره
اما هیشکس نیست
امروز بابام بهم گفت همه ازت متنفرن و هیشکس دوست نداره و تو خیلی تنهایی
حرفش درسته واقعا همه ازم متنفرن
اگه پسر میشدم شاید یه شانسی بود اما...
واقعا درک نمیکنم خدا چرا باید منو بوجود بیاره یه ادمی که همه ازش متنفرن یه ادم بی ارزش که خیلی پسته
اگ پست نبودم انقد با بابام اختلاف نداشتم و سرکوفت نمیخوردم ادمایی مثل من باید برن یه گوشه بمیرن چون مرگشونم برای هیشکس مهم نیست خانوادم هروز بهم لعنت میفرستن تا بمیرم
امروز به برادرم زنگ زدم از سرکار بیاد دنبالم ببرتم مدرسه امتحان ترم داشتم
گفت لعنت بهت بیاد که انقدر مزاحمی و قطع کرد.
بابامم چند دقیقه پیش دعای لعنت و مرگمو کرد
کاشکی واقعا یکیو داشتم کاشکـــــــــــــــــــــــی
یکی که از ته دل دوسم داشته باشه...
هعییییییی..