من به حساب و کتاب و عذاب و پاداش، کاملا معتقد هستم ولی الان نزدیک 2 سال هست که با تجاربِ نزدیک به مرگ آشنا شدم، آتشِ جهنم و نعمتهای بهشتی برام مفهوم و معنای دیگه ای پیدا کرده.
اون سوزانندگی از آتشِ شرمِ درونِ خودمون میاد که اعمالمون رو حاضر و ناظر در پیشگاهِ خدای مهربون می بینیم، نه از سوی خدای خشمگینِ انتقامگر ( همونطور که وقتی در این دنیا شرمگین میشیم حرارتِ بدنمون میره بالا و احساسِ گُرگرفتگی می کنیم و چهرمون گُلگون میشه)
همینطور اون درد و رنج، از کارهایی میاد که در حقِ سایر مخلوقات انجام دادیم و درد و رنجی که برای دیگران ایجاد کردیم رو با تمامِ عواقب و دنباله هاش تجربه می کنیم که این عینِ عدالته.
اون تاپیکِ خوابهای صادقانه هم می خواد همینو بگه
ولی اموات با زبانی که برای بازمانده ها ملموس و قابل درک باشه صحبت کردن و از حال و روزِ خودشون گفتن.
مثلا گفتن اگر نماز نخونید آتش جهنم در انتظارتون هست و دقیقا درست گفتن. وقتی ما در محضرِ خدای مهربون قرار بگیریم و اونهمه نور و زیبایی و عشقِ الهی رو ببینیم در آتشِ شرم و حسرت می سوزیم که چرا در این مدتِ کوتاهِ عمرِ زمینی گردنکشی و نافرمانی کردیم و عبادتِ خدای مهربون رو به جا نیاوردیم و در دنیا از خدای مهربون دوری کردیم که نتیجه ی این دوری، میشه دور موندن از رحمتِ الهی و نور و زیباییِ وجودِ حق تعالی.
هر اندازه در این دنیا با خدای مهربون مانوس تر باشیم و راز و نیاز و صمیمیتِ بیشتری با خدا داشته باشیم، در اون دنیا هم جایگاهِ نزدیکتری به نورِ وجودیِ خدا داریم و از روشنایی و آرامشِ بیشتری بهرهمندیم.
و برعکس هرچقدر دورتر باشیم، در اون دنیا در تاریکی و ظلمات و ترس و اضطرابِ بیشتری هستیم.
تیکه ی آخرِ آیت الکرسی هم اشاره به همین موضوع داره.
از اونجایی که می فرماید: الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی نور....