سلام عزیزم .ممنون از کامنت تون 🙏🌹
من حرف شما را رد نمیکنم .
ولی چیزی که در هوش هیجانی مهمه اینه :
من احساس میدم و احساس میگیرم ....
تو تاپیک اول ، زن گیرنده بود .
در تاپیک دوم ، زن فرستنده بود .
اونایی که هوش هیجانی را تجربه میکنن، میدونن که دنیا را میتونن تکون بدن ! قدرت ارتباطی خودشون را محور کارشون قرار میدن .قبل از اینکه برای شخص مقابل پ اگه و اما وضع کنن ، رفتار خودشون محور کارهاشونه ....
یعنی اون چیزی که باید به طرف مقابل بدن را در نظر میگیرن ...اون چیزی که حال خودشونم خوب میکنه واقف هستن ...
شروع میکنن عمل کردن ...خیلی احتمال ضعیف داره که رفتار "پر از احساس و شوخ طبع و زنانه" یک خانم " مستقل" روی همسرش بی نتیجه باشه ...
ترکیبی که در جمله بالا به کار بردم (زن مستقل + زن پر از احساس ، ترکیب عجیبیه و زنان به این درجه که برسن به نظرم کیف دنیا را میکنن)
آدمی که هوش هیجانی داره ،شروع کننده تغییراته ...منتظر بقیه نمیمونه ....
من به عنوان فردی که مدیران شرکتمون بهم میگن هوش هیجانی دارم ، این را میتونم با قطعیت بگم که :
از روزی که "من" محور تغییرات زندگیم قرار گرفتم ، تغعیرات زیادی در اطرافم دیدم .همه آدمها همون آدمهای قبلی بودن .ولی در مقابل رفتار من ، خودشون را تصحیح کردند ....
مثالش را هم زدم در همین تاپبک .زن ۲۶ ساله ای که نتیجه تغییر رفتارش را در زندگیش تعریف کرده