ه داستانی هس که میگه؛تو جنگ جهانی دوم یه پیانیست روس به دست نازیها اسیر میشه و نازیها بهش دستور میدن پیانو بزنه و شرط میبندن که اگه از پیانو زدن دست بکشه میکشنش.دو روز تموم پیانو میزنه،آخر سر از خستگی بیهوش میشه.آخر داستانو یادته؟کشتنش!من با تک تک سلولای بدنم حال اون پیانیستو میفهمم،حس آدمی که تو راهی قدم گذاشتی که تهش هیچی نیست
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
رمان های اصیل رو دوست دارم. چشمهایش، جیران (یکی از همسرای ناصر الدین شاه)
بعدش دالان بهشت و کسی می آید
من یه خانم شاد و سرحالم که تمام قد پای زندگیم ایستادم.🤗🤗🤗 یه آدم قوی که داره روی زندگی رو کم میکنه! 😊😊😊من بدون وجود پارتی، شانس و هرچیز دیگه ای به خواسته هام رسیدم. با وجود دو چیز✌ اول لطف خدا دوم همت و تلاش خودم. بابت این موضوع به خودم افتخار میکنم💪💪💪 یه رفیق واسه عشق زندگیمم❤❤❤❤❤ من یک تکیه گاهم، خیالت تخت عشقم، من پشتتم😘😘 روزای خوب رو ساختم بازم میسازم😄
کافه دونفره رو دارم از تل دنبال میکنم داستان یه دختر خیاط که با مادرش زندگی میکرده ولی باباش تو کار قاچاق از ترس پلیس جنس رو میندازه تو دره و قاچاقچیا مادرشو میکشن شیرین رو هم میدوزن و میفروشن و میبرنش تو کار خرده فروشی و فعلا دراره خورده فروشی میکنه با چندتا دختر مثل خودش..روزی ۲تا صفحه میزارن جونمون بالا اومد..یه دونه هم هست اقای خاص یه دونم هست افرا اونام خوبن ولی از همینان که دخترعاشق پسرپولدار میشه اونام ۲صفحه ۲صفحه میزارن جونمون دراومد..ولی اگر حوصله ات میگیره سرچ کن بخون