نیلوفر جان: مگه سریال ندیدی؟! وورال که ، بعد از دادگاه اول میره لب دریا و عذاب وجدان داره و اتفاقا کریم هم اتفاقی میره لب دریا و همو میبینند که وورال به کریم اصرار میکنه که بکشتش اما کریم فقط میزنتش و میره اما این درگیری به پلیس گزارش میده و مصطفی هم اتفاقی اونجا بوده و میاد و خیلی اتفاقی وورال میکشه بعد صبحش که اینا میخواستند برگردند استانبول پلیس میاد کریم میگیره به جرم کشتن وورال و فاطماگل هم خیلی ناراحت میشه و دنبال ماشین پلیس میدوه و مصطفی هم اونجا بوده و میخواد مثلا فاطماگل اروم کنه!! خلاصه کریم چند ماهی زندان میمونه و هی با فاطماگل نامه کاری می کنند و 1بارم هم میبینند اما بعد هاجر میره شهادت میده که اون شب کریم و وورال دیده و دیده بعد از رفتن کریم وورال زنده بود و کریم هم آزاد میشه. بعدا برای کریم اس ام اس هایی میاد که مصطفی وورال کشته اما اهمیت نمیدند در کل. بعدا هاجر میفهمه وورال مصطفی کشته و بعد ها میره به فاطماگل میگه. مصطفی هم که بعدا دستگیر شده هر روز برای فاطماگل نامه مینویسه اما فاطماگل جواب نمیده و بعدا مقدس خانم و وکیل عمر به مصطفی میگند که فاطماگل داره با کریم عروسی میکنه و بیخیالشون شو که مصطفی 1نفرو میفرسته که کریم بکشه تو روز عروسی که موفق نمیشه و برای همین شب عروسی مصفطی از دست پلیسا فرار میکنه و با این که پلیسا هی تیر می زنند واینمیسه و ادامه میده و در واقع خود کشی میکنه ، هم زمان فاطماگل و کریم هم که عروسیشون تموم شده دارند میرند خونشون و واقعا کارگردان این صحنه ها قشنگ در اورده. بهت حتما پیش نهاد میکنم ببینی. سوال دیگه ایی بود بپرس.